تاريخ انتشار: 14 آذر 1391 ساعت 23:07:33
رفتن رسیدن است

موجیم و وصل ما ،از خود بریدن است
ساحل بهانه ای است، رفتن رسیدن است

 

 تا شعله در سریم، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است

 

 ما مرغ بی پریم از فوج دیگریم
پرواز بال ما ،در خون تپیدن است

 

 پر می کشیم و بال ،بر پرده ی خیال
اعجاز ذوق ما ،در پر کشیدن است

 

 ما هیچ نیستیم، جز سایه ای ز خویش
آیین آینه ،خود را ندیدن است

 

 گفتی مرا بخوان ،خواندیم و خامشی
پاسخ همین تو را ،تنها شنیدن است

 

 بی درد و بی غم است ،چیدن رسیده را
خامیم و درد ما ،از کال چیدن است
 منبع : آينه هاي ناگهان ، زنده ياد دكتر قيصر امين پور، صفحه 151 و 152 
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=30745
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.