تاريخ انتشار: 28 فروردين 1390 ساعت 14:09:18
الگو بودن حضرت زهرا (سلام الله عليها)

... در ميان چهارده معصوم يك الگوى زن لازم بود، زيرا اگر تمام معصومين مرد بودند آن همه سفارشاتى كه ويژه بانوان است نظير همسردارى، خانه دارى، بچه دارى، حجاب و عفاف، صبر و تسليم در برابر ناملايمات، همه در دنياى لفظ و توصيه بود و شايد زنان ما پيش خود مى‏گفتند: اگر در ميان معصومين يك زن بود و خبر از حال ما داشت، اين همه توصيه و تكليف براى ما نمى‏شد.

 وجود حضرت زهرا عليها السلام الگويى بود كه به زنان ثابت شود آنچه اسلام مى‏گويد قابل عمل است. نه تنها زهرا عليها السلام، بلكه دخترش حضرت زينب نيز الگوى زنان تاريخ است. بلكه دختر كنيز زهرا عليها السلام (دختر فضّه) به جايى مى‏رسد كه با قرآن گفتگو مى‏كند.

 الگو بودن فاطمه زهرا عليها السلام تنها در چند مسئله خلاصه نمى‏شود به چند نمونه الگوئى حضرت عليها السلام اشاره مى‏كنيم.

 اگر در قرآن سخن از احسان به والدين است، او به قدرى احسان مى‏كند كه پيامبر درباره او مى‏فرمايد: تو مادر پدرت هستى. يعنى محبت تو از دخترى فراتر است. «ام ابيها»

 اگر در قرآن سخن از بخشش و ايثار است، پيراهن عروسى خود را در شب زفاف و در راه رفتن به خانه داماد به فقير مى‏بخشد. (به زنان مى‏گويد دور مرا بگيريد تا نامحرمان مرا نبينند و من اين لباس را در راه خدا بدهم.)

 اگر در قرآن سخن از هجرت است، فاطمه عليها السلام هجرت كرد.

 اگر در قرآن سخن از صبر و اخلاص و تسليم و تقوى و حياست، فاطمه زهرا عليها السلام به قله اين كمالات رسيده است.

 اگر در قرآن سخن از علم و حكمت است، فاطمه زهرا عليها السلام كتابى به نام مصحف دارد كه امامان معصوم گاهى براى كسب اطلاع از آينده به آن كتاب مراجعه مى‏كردند.

 اگر در قرآن سخن از كار و كوشش است، فاطمه عليها السلام در اثر كار در خانه دستش تاول زده بود.

 اگر در قرآن سخن از عدالت است، فاطمه كار را بين خود و كنيزش به طور مساوى تقسيم مى‏كند.

 اگر در قرآن سخن از رهبرى الهى است، فاطمه زهرا عليها السلام در خطبه‏اى كه در مسجد پيامبر خواند، حكومت وقت را محكوم و از همسرش حمايتى كرد كه به شهادتش انجاميد.

 اگر در قرآن سخن از ايمان به آخرت و اشتياق به دنياى ديگر است، فاطمه همين كه از پدر شنيد اولين كسى كه به او ملحق مى‏شود خود اوست، شادمان شد.

 با ديدن اين چند نمونه باور مى‏كنيم كه فاطمه زهرا عليها السلام الگوى عملى قرآن است.

 گرچه در ميان فرهنگ‏هاى ديروز و امروز و اشعار و ضرب المثل‏ها زن تحقير شده و او را عنصرى وابسته و ضعيف مى‏دانسته‏اند، اما قرآن نه تنها به زنان، بلكه به تمام مردان مى‏گويد: همسر فرعون را الگوى خود قرار دهيد.

 او در كاخ بود، اما جذب كاخ فرعون نشد. قلدرى فرعون را ديد، ولى نهراسيد. انواع وسايل رفاهى، باغها و نهرها و حكومت‏ها و قدرت هايى را كه فرعون با آن مغرور مى‏شد و ادعاى خدايى مى‏كرد و مى‏گفت: «أليس لى ملك مصر و هذه الانهار تجرى من تحتى»(1)آيا با اين همه نهرهايى كه از زير پاى من جارى است، حكومت و فرمانروايى مصر براى من نيست؟! اما همسرش به خدا مى‏گويد: من جايگاه و مقامى نزد تو مى‏خواهم «ربّ ابن لى عندك بيتاً فى الجنّة»(2 (پروردگارا، براى من نزد خويش در بهشت خانه‏اى بنا كن. در اين آيه آنچه مهمتر از بهشت و خانه بهشتى است، كلمه «عندك» است. زن مى‏تواند به جايى برسد كه از لذت‏هاى موجودى كه در برابر چشم اوست بگذرد و به آنچه نزد خداست دل ببندد.

 

1- سوره زخرف، آيه 51.

2-  سوره تحريم، آيه 11.

به نقل از: www.gharaati.ir

 

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=328
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.