تاريخ انتشار: 06 مهر 1390 ساعت 19:50:02
جلوه ی پنهان ( غزلی تقدیم به ساحت مقدس آقا امام زمان “عج” )

اشتیاق رُخت ای یار ،  بسر دارم من پس عجب نیست که از غیر تو بیزارم من
شرط عقل است دگر هیچ متاعی نخرم هر چه باید ز متاع تو خریدارم من
خوش بود چون تو طبیبی برسد بالینم تا گواهی کنی از هجر تو بیمارم من
عمرم از چلّه گذر کرد و دل آسوده نشد کرمی کن که به لطف تو سزاوارم من
یار خوش نقش و نگارِ سر سودایی من مددی بر دل شیدا که گرفتارم من خواب ، چشمانِ منِ خسته تحمّل نکند شب و روزم همه در حسرت دیدارم من
جز به شکرانه ی جود تو دعایی نکنم زان که بر سفره ی پر مهر تو سربارم من
وجدِ آمال همین بوده از آن یوم الست پرده از جلوه ی پنهان شده بردارم من
یا مبادا ، ز هوای تو به راهی دگرم شرمسارم ، چو به زعم تو گنه کارم من
وای بر آنکه (مهاجر) ، به عیان می گوید گفت : آن یار سفر کرده تو را یارم من !
**علی اکبر پورسلطان (مهاجر)**
** استفاده با ذکر منبع http://www.fajr57.ir/ جایز است **
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=3481
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.