تاريخ انتشار: 11 مهر 1390 ساعت 23:40:32
زندگي نامه امام زاده آقا علی عباس و شاهزاده محمد (علیهما السلام) فرزندان امام موسی کاظم (ع)

اين دو امام زاده عالي مقام به اتفاق حضرت شاهچراغ (ع) كه درشيراز مدفون گرديده و مورد توجه عده زيادي از شيعيان و دوستداران اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام مي باشد جهت ملاقات برادر بزرگوار خودحضرت امام رضا(ع) به ايران آمدند به طوري كه در بعضي کتب قديمه به چشم مي خورد اين دو امام زاده باتفاق جمعي ديگر از سادات و مواليان به حوالي كاشان رسيدند اتفاقاً عبدالجبار طبرسي نامي كه از زمره دوستان اهل بيت عصمت و طهارت شمرده مي شده فرمانروائي كاشان رابرعهده داشته و به محض اطلاع از ورود ايشان به خدمتشان رسيده وهمه آنها را به منزل خود برده و مدت (17) شبانه روز از آنهاپذيرائي كرد واظهار داشته كه رفتن به طوس به صلاح شما نيست زيرا مأمون خليفه عباسي در گفتارش اعتباري نيست اقوال  و كردارش روي حساب سياست سلطنتي خود استوار است فعلاً بمانيد تا خبر صحيح برسد.
لاجرم مدتي درحوالي كاشان وفين ماندند سپس حركت كرده تا قريه يزدلان و از آن جا به قريه بادافشان (بادرود امروزي) رسيدند حكم ران اين نواحي نيز شرفياب حضور اين دو امام زاده شده خدمت شايسته اي معمول داشت؛ شاهزادگان چند روزي نيز دراين نواحي توقف كرده جمعي كثير به ايشان ملحق شدند .
در روز چهارشنبه هفتم ربيع الاول سال دویست و سه هجری خبر شهادت حضرت علي بن موسي الرضا (ع) به ايشان رسيد از اين خبرجان گداز عمامه هاي خود را از سر برداشته و گريبانهاي خود را چاك زدند و به عزاداري قيام نمودند مردم آن نواحي خدمت امام زادگان رسيده عرض تسليت نمودند، تا مدت چهل روز گذشت سپس آنها را به حمام برده و لباس عزا را از تنشان بيرون آوردند پس از چندي توقف در قلعه بادافشان قصد مراجعت به وطن خود نمودند .
منافقين به سمع مأمون رسانيدندكه برادران حضرت امام رضا(ع) اراده خروج دارند و جمع كثيري هم با آنها هم پيمان گشته تا به طوس آمده و انتقام خون برادرخود را بگيرند، مأمون از شنيدن چنين خبري به وحشت افتاد و فرمان داد تا لشكری سر راه بر آنها گرفته در هر كجا سادات علوي خصوصاً اولاد حضرت موسي بن جعفر(ع) را بيابند به قتل برسانند .
به طوري كه نقل شده روز چهاردهم جمادي الاولي سال دویست و سه هجری بود كه امام زادگان از قريه بادافشان درحال كوچ بودند كه لشكر شقاوت پيشه مأمون ملعون رسيده و سر راه بر ايشان گرفته و آنها را محاصره كردند چندين شبانه روز آن بزرگواران را در محاصره داشتند و آب و نان را از ايشان و اصحابشان منع كرده تيغهاي آتشبار از نيام كشيده در برابر ايشان و اصحابشان صف آرائي كرده آستين ستم بالا زدند، اصحاب يك يك اذن جهاد گرفته به درجه شهادت رسيدند .
نقل شده كه آن دو بزرگوار در نيمه شب به طور فرار از قريه باد افشان بيرون آمده تا بلكه بتوانند خود را از شرّ لشكر مأمون نجات داده به وطن خود باز گردند چون مقداري راه پيمودند عنان راه از نظر ايشان ناپديد شد و راه را گم كردند چون صبح دميد و عالم روشن گرديد خود را پشت حصار قلعه بادافشان ديدند در اين لحظه بود كه اين دوبزرگوار فرمودند : انالله وانااليه راجعون .
تقدير پروردگار چنين بود كه بايد با شكم گرسنه و لب تشنه همانند جد بزرگوارشان اباعبدالله الحسين (ع)  به فيض شهادت نائل آیند دست در گردن يكديگر كرده با هم وداع كردند آن جماعت شقي و از خدا بي خبر، از خدا و رسول حيا نكرده دور آنان را گرفتند، آن دو شير بچه حيدر كرّار به مثل باد خزان برايشان حمله كرده جمع كثيري از آن جماعت را به خاك هلاك افكنده روانه دوزخ نمودند و چنان شجاعتي به خرج دادند كه باعث حيرت و تعجب گرديد و ناتوان شدند،
عاقبة الامر درصدد تدبير شده بين آن دوبزرگوار جدائي افكندند. حضرت شاهزاده محمد (ع) مانند شير بر آن جماعت حمله كرد، آن بدبختان را از ضرب تيغ آتشبار خود مانند جدّ غريبش امام حسين (ع) به خاك هلاكت مي افكند كه ناگاه ملعوني از كمين گاه بيرون آمده ضربتي بركتف مبارك آن حضرت فرود آورد كه آن حضرت از اسب به زمين افتاد و بر ريگ بيابان قرارگرفت لشكر دور بدن نازنين او را گرفتند و با شمشير و خنجر پاره پاره نموده و به شهادت رسانيدند .
پس همه لشكر متفق شده به حضرت علي عباس (ع) حمله ور شدند چون آن جناب كار را بدين منوال ملاحظه فرمود مانند جدّش حيدر صفدر بر آن ملعونان حمله آورده چنان جدالي نمود كه جنگ بدر وحنين را به خاطر مردم آورد تا آن كه از كثرت جراحات وارده بربدن و خونريزي زياد ديگر طاقت سواري براي آن حضرت نماند لذا از اسب روي زمين افتاد آن مردم ملعون  با شمشير و نيزه و خنجر دور بدن  فرزند حضرت رسول اكرم (ص) راگرفته قطعه قطعه كردند و روح مقدسش در اعلي درجات جنان شرفياب حضور اجداد طاهرينش گرديد.
به طوري كه نقل شده جسد مطهر اين دو امام زاده چندين شبانه روز در آن بيابان روي ريگ افتاده بود و كسي جرأت نمي كرد آنها را دفن نمايد سپس زنهاي خالدآباد به تدفين آن اجساد مطهر پرداختند مردان چون چنين ديدند تعصب نموده به كمك آنها شتافتند و آن دو بزرگوار عالي مقام را در يك بقعه که اکنون بارگاه مجلل ایشان است به خاك سپردند.
وجود پر خير و بركت اين دو امام زاده كه در اين مكان هم چون نگيني در دل كوير گرم و خشك مي درخشند و عامل بروز خير و بركات و رونق اين منطقه بوده و باعث افتخار و روشني دل مردمان صميمي آن مي باشد جاي شك نيست كه منسوب به امام هفتم حضرت موسي بن جعفر(ع) مي باشند و پيوسته محل بروز و ظهور كرامات و خرق عادات و بردن نذورات و مركز استجابت دعا و شفاي بسياري از مريضان بوده و هست ،
دلهاي عاشق و مشتاقان زيادي را به سوي خود كشيده بلكه از راههاي بسيار دور و حتي كشورهاي خارجي جهت برآمدن حاجات و زيارت اين سلاله هاي پاك رسول الله(ص) به  اين بارگاه با عظمت عزيمت نموده و حاجت روا گرديده اند و گويا كه دو نفر در يك پوست  و دو روح پاك دريك جسم مطهر در يك ضريح هم آغوش خاك مي باشند .
﴿ آقا علی عبّاس و شاهزاده محمّد در یک نگاه ﴾
نام: علی عبّاس - محمّد
کنیه: ابا ایّوب - ابا اسحاق
پدر:  امام موسی بن جعفر ( علیه السلام)
مادر: امّ ولد
محل تولد:  مدینه
زمان هجرت به ایران:  سال دویست و دو یا سه هجری
مسیر هجرت: مدینه - کویت - بصره - اهواز - شیراز - کاشان - بادافشان
زمان شهادت: چهاردهم جمادی الاول سال دویست وسه هجری
موقعيت مكاني: در 38 كيلومتري شمال غربی مركز شهرستان نطنز واقع در منطقه بادرود
وضعیت کنونی آستان:
جمع کل زیربنای مجموعه طرح در حدود 36000 متر مربع می باشد. از این میزان حدود 13000 متر مربع زیربنای آن تنها با تغییرات کمی مطابق با طرح احداث گردیده است. زيربناي ساختمان حرم مطهر و صحن هاي آن 5000 مترمربع مي باشد.اين بنا دردوطبقه با 10 رواق و4 سردرب ورودي ساخته شده است .
امكانات موجود:
زائر سرا - انبار ظروف - حمّام - نانوایی - سرویس های بهداشتی - انتظامات - دار الشفاء - کتابخانه - مخابرات - شهر بازی - بازار - فضای سبز - مجموعه فرهنگی - سوئیت - سفره خانه حضرتی - پارکینگ - کشتارگاه - مزرعه کشاورزی - مرغداری - چاه آب - برج کفتر خانه و کمپ گردشگری (در دست ساخت)

منبع : yaaghaaliabbas.blogfa.com و www.natanz.gov.ir

   


 
10 بهمن 1394   
جوادرضايي
من ازبچگي ارادت خاصي به ايشان دارم وتاكنون چندين خواسته من رااجابت نموده اند ومنتظر اولين فرصت هستم تابه پابوسي ايشان بروم

02 ارديبهشت 1394   
مصیب
اگر این انسانهای انسان نبودند چطور می فهمیدیم فدای برادر شدن یعنی چه !!!

25 بهمن 1393   
علی
خداقوت خسته نباشی

28 مهر 1393   
کریم

خدا قوت


06 تير 1393   
خالدآباد

با سلام برای اینکه دقیقا از زندگینامه ی آقا مطلع شوید به لینک زیر بروید یا آن را کپی و در نوار آدرس مرورگرتان پیست کنید
http://www.khaledabad.net/


19 ارديبهشت 1393   
فایقه
من تازگی اسم این امام زاده راشنیدم نذری دارم اگر حاجت بگیرم حتما برای زیارت میایم

10 دي 1392   
فروهر
دوست عزیز صحن مطهر آقاعلی عباس دارای اطاقهای فراوانی است که هر چند روز بخواهید میتوانید اقامت نمایید

16 شهريور 1392   
باران
من میخوام با همسرم ودختر کوچیکم از تهران بیام سمت امامزاده و دو سه روز بمونیم هتل اون اطراف هست سا اصلا به درد موندن دو یا سه روزه میخوره؟ من تا حالا نیومدم ممکنه لطفا دوستهایی که رفتن راهنمایی کنن.

19 ارديبهشت 1392   
یاسر محمدی از تهران-شمیران
برحسب یک اتفاق در سال 1380 موفق به زیارت این امامزاده بزرکوار شدم که در حین این زیارت متوجه شدم اگر برای اولین بار به گنبد این امام زاده نگاه کنی وهر حاجتی از ایشان طلب کنی به طور یقین حاجت خود را خواهی گرفت من هم حاجتی محال در ذهن خود از این امام زاده خواستم که ای کاش 100 برابر بزرگتر می خواستم زمان زیادی نگذشت که من ان حاجت دور از دسترس خود را از ان امام بزرگ گرفتم از ان سال به بعد هر ساله 2 یا 3بار به زیارت ان امام عزیز میروم و هر بار یکی از دوستان ویا اشنایان را باخود همراه میکنم واین مطلب را به ایشان میگویم وتا به حال تمامی کسانی که با من به زیارت ان امام بزرگوار امده اند همگی به حاجات شرعی و دنیوی خود رسیده اند با شد که این نوشته به قدر دانی ذره ای کوچک از دریای عظیم کرامت امام زاده اقا علی عباس باشد

09 ارديبهشت 1392   
سمانه
سلام زندگی نامه دو امام زاده شهید رو خوندم ممنون از زحمات شما .

13 فروردين 1392   
منصور
با سلام. من از اهالي اصفهان هستم و چند مرتبه هم به زيارت اقا علي عباس رفته ام.به همه هم استاني ها توصيه ميكنم اگر به اصفهان آمديد به زيارت امامزاده ابراهيم واقع در دولت اباد اصفهان برويد. ايشان هم از امامزادگان عظيم الشان و منسوب به امام هفتم مي باشند.

08 فروردين 1392   
یک بادی منصف
نحوه شهادت آقا علی عباس و شاهزاده محمد نقل از کتاب سفرنامه صفاالسلطنه نایینی باد =بادافشان یکشنبه دوازدهم :صبح از قرب قریه ی باد که اسم اصلی آن باد افشان است و از قرار مذکور شهری بوده که چهار فرسخ طول و عرض آن بوده گذشته در چاپارخانه ی قریه ی خالدآباد پنج فرسخی مغار منزل شد . گویند از مستحدثات خالدولید است. خالدآباد در گود ریگ یک فرسخی خالداباد از دور بقعه ی امام زاده علی عباس و ابی محمد که از اولاد حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام بوده اندنشان دادند.تففصیل این دو امام زاده از قراری که در بعضی از تذکره ها نوشته شده اینستکه چون حضرت عرش رفعت امام ثامن علیه السلام در خراسان ولایت عهد یافتند منتسبان خانواده ی امامت از مدینه ی طیبه متدرجا عزیمت تشرف به حضور مبارک نمودند از جمله این دو امام زاده شدرحال نموده چون به فین کاشان رسیدند بعضی از دوستان آن ها را از استعجال منع نموده گفتند چندی در این حوالی به سر می باید برد تا حقیقت امر و چگونگی حال امام علیه السلام معلوم شود لهذا اربعینی را در فین و بعدها بر حسب استشاره با دوستان و معاشران به شهر باد افشان که گمان وجود شیعیان داشتند آمدند.بعد از چهل روز خبر رسید که مامون غدر کرده آن حضرت را زهر خورانده شهید کرده است.این دو امام زاده متحسر و متحیر مانده در این محل به شرایط تعزیت داری پرداختند .دوستان و شیعیانی هم پیرامون ایشان مجتمع شده علی الظاهر اظهار مهربانی و غمخواری می کردندو چون خبر ایشان در اطراف منتشر شد و از جانب مامون جمعی نامزد شدند که از سادات علویه هر که را در اطراف بر سر سرکشی و جمع آوری مردم ببینند برایشان تاخته جمعشان را پریشان نمایند. مامورین چون به این صفحات رسیدند و ذکر مردم داری و بزرگواری این دو امام زاده را شنیدند به باد آمده پیرامن باد را چون گرد فرو گرفتند مردم باد چون دشمن را قوی و حال سادات را آشفته یافتند از امداد ایشان استنکاف نموده آن ها را با معدودی از شیعیان که در تشیع خلوصی داشتند مخذول گذاشتند. سادات چون چاره جز مقاتله نداشتند همت بر مدافعه گماشتند و مقابله نموده جنگی سخت مردانه بکردند و چون تاب مقاومت نیاوردند به فحوای الفرار ممالایطاق من سنن المرسلین فرار نمودند . شاید جانی از آن مهلکه بیرون توانند برد امام چون قضای الهی به شهادت ایشان شهادت میداد چون به گود ریگ رسیده بودند اباایوب که برادر کهتر بود از اسب درافتاده ابااسحق علی عباس به پرستاری او پرداخته در این اثنا دشمنان در رسیدند و عطش نیز که دشمنی اغوی بود غلبه نموده تاب مقاتله نداشتند .به هر حال سوار شده جنگ و گریز رو به باد نهادند و در خارج قلعه ی باد ملتمس آب شدند. مردم آبی شده آب ندادند .امام زادگان آنها را نفرین نموده باز غرق جهاد گردیدند و چون فرصت یافتند باز فرارا به جانب گود ریگ شتافتند بعضی از مردم باد دشمنان را با دست راست اشاره و ارائه نمودند که از آن طرف فرار کرده اند و دشمنان به آنها رسیده هردو را در آن ریگ زار به درجه شهادت رسانیدند. گویند به نفرین امام زادگان هنوز دست و آستین راست آن طایفه که نشان ایشان را داده بودند از آستین و دست چپ کوتاهتر است خلاصه پس از شهادت نیز کس را یارای دفن ایشان نبود بعد از سه روز زنان خالدآباد گفتند ماهم چون زنان بنی اسد که اجساد طاهره شهدای کربلا را به خاک سپردند به دفن ایشان اقدام نموده از قتل و اسر باک نمی داریم بعضی مردان نیز با زنان همراهی کرده جسد آن بزرگواران را هم در گود ریگ به خاک سپردند اما مزار ایشان از انظار مستور بود تا در عصر حضرت عسگری علیه السلام به اشاره امام مکشوف گردیده کراهات باهره ایشان مردم را به مقامات ظاهره و انساب طاهره ایشان دلالت نموده و مینماید گویند حضرت امام حسن عسگری علیه السلام غلام سیاهی از ممالیک خود را برای خدمت مزار و تولیت قناتی که در قرب خالدآباد به اشاره آن امام حفر و با مزرعه عسگریه احداثی آن جناب وقف مزار آن دو بزرگوار شده مامور فرمودند و قریب هفتاد نفر از اولاد آن غلام هنوز در آنجا هستندو این بنده یکی از آن ها را دیده احوالپرسی نمودم گویند آب عسگریه را مردم باد متصرف شده منافع آن را اغتصابا میبرند باد و خالدآباد از توابع نطنز است از خالدآباد شبگیر شد

02 اسفند 1391   
محمد حسن پاکدامن
بسم الله با ستحضار شما عزیزان می رسانم این جانب شجره نامه ی این امامزاده را به صورت تحلیلی و گمانه های مورد نظر در بنیاد پژوهشهای سلامی آستان قدس رضوی تحقیق کرده ام و برای هیئت امنای امامزاده ارسال شده است. خوب است شما با تماس مسئولین امامزاده آن جوابیه را دریافت کنید و در سایت خود انتشار دهید. با تشکر شیخ ابوالصدرا حسام الدین محمد حسن پاکدامن یزدی مشهد رضوی 2/12/1391

14 دي 1391   
admin
دوست گرامی سلام علیکم از دقت نظر جناب عالی و ایرادی که فرمودید متشکریم. ما می توانیم به نشانی که شما داده اید مراجعه و آن را در سایت منتشر سازیم ولی چه بهتر که ثواب این زحمت را به خود شما واگذاریم تا ان شاء الله با آشنائی که به زندگی این امامزادگان محترم دارید شرح زندگی ایشان را برای ما بفرستید تا به نام شما درج نمائیم. توفیق و سلامت شما را آرزومندیم.

14 دي 1391   
بادی منصف
با سلام من یک بادرودی هستم اما انصافا نحوه ی شهادت آقا علی عباس به این ترتیب که شما نوشته اید نیست صفاالسلطنه نایینی در سفرنامه ای که به منطقه ی امام زاده آقاعلی عباس نطنز داشته نحوه ی شهادت این دوبزرگوار را ذکر کرده است شما اگر سرچ کنید سفرنامه صفاالسلطنه نایینی به نتایج جالبی میرسید

25 بهمن 1390   
admin
با عرض سلام متاسفانه اطلاعاتي در اين مورد نداشته و نمي توانيم شما را راهنمايي نمائيم . به نظر ما بهتر است جنابعالي به نزد حجت الاسلام محمود مرعشي نجفي فرزند مرحوم آيت الله مرعشي نجفي در كتابخانه ايشان درقم مراجعه فرمائيد.

24 بهمن 1390   
محمد
سلام فامیل مادر بزرگ پدری اینجانب آقا علی محمد بود و اطلاع داریم در سالهای اواخر قاجار به علت قحطی از کاشان به تهران کوچ مینمایند آیا امکان دارد ما از نسل این دو بزرگوار باشیم لطفا در صورت امکان راهنمایی بفرمایید.



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=3670
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.