تاريخ انتشار: 18 آبان 1390 ساعت 18:58:24
اقسام علم

نوشته : مهدي رحيمي  

 

 با گذر زمان و پیشرفت و تكامل علم، علوم مختلف آن چنان توسعه پیدا كردهاند كه یك فرد قادر بر فراگیری اصول كلی تمام علوم هم نیست چه رسد به این كه متخصص در تمام آنها بشود. و به فرموده پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ "العلم اكثر من أن یُحصی فَخُذْ من كلّ شیءٍ أحسنه"[1] "علوم بیشتر و گستردهتر ازا ین است كه احصاء شود پس وظیفه شما این است كه از هر چیز به دنبال بهترین آن باشید."

 

حال با توجه به این گستردگی و گوناگونی، ضرورت ایجاب میكند كه مرز بین علوم مختلف مشخص شود و علوم از جهات مختلف مورد طبقهبندی و تقسیم قرار بگیرند تا این كه علاوه بر معین شدن محدوده هر علم، جستجوگران علم و دانش نیر با دید بازتری به سراغ علم مورد نیاز خود بروند و هر كس با توجه به هدف و ذوق و استعداد خویش علم مورد نظر خود را انتخاب نماید. در این گفتار كوتاه، تقسیم علم از سه زاویه مورد دقت اجمالی قرار گرفته است : 

 

 1) اقسام علوم و معیار تقسیم بندیها.

 2) اقسام علم از نظر روایات.

 3) تقسیم علوم از لحاظ حكم فراگیری آن در اسلام.

 

1-     اقسام علوم و ملاكهای تقسیم

 

در تقسیم و دسته بندی علوم معیارهای مختلفی را میتوان مد نظر قرار داد كه مهمترین آنها از این قرار هستند :  

1) تقسیم بر اساس اسلوب و روش تحقیق : از آن جا كه تمام علوم بر اساس روش واحد به دست نمیآیند در یك دسته بندی تمام علومی را كه با روش خاصی تحصیل میشوند در یك قسم و علوم دیگری را كه با روشهای دیگر به دست میآیند در اقسام جداگانه دیگری قرار میدهیم.

بر اساس همین ملاك میتوان علوم را به دو دسته‌ كلی تقسیم نمود :

1) علومی كه به روش تجربی به دست میآید و در كشف و اثبات گزارههای آن از حس ظاهر و تجربه به آزمون و خطا استفاده میشود : مانند: طب، شیمی ، زیست شناسی و ...

2) علوم غیر تجربی : كه در رسیدن به گزارههای آنها تجربه و حس كاربرد مستقیم ندارد، كه این علوم را میتوان به چهار دسته عمده تقسیم كرد :

1. علوم عقلی : كه با كمك گرفتن از براهین و استنتاجات عقلی محض حاصل میشوند. مثل : منطق، ریاضیات و فلسفه متافیزیك.

2. علوم نقلی : كه بر اساس اسناد و مدارك منقول و تاریخی بررسی میشوند مثل : تاریخ و رجال.

3. علوم شهودی : كه راه رسیدن به این علوم حسن باطن و شهود درونی است، كه درجه اعلای این علوم وحی است كه برای پیامبران حاصل میشود و درجه پائینتر آن مشاهدات عرفانی عرفاء میباشد.

4. علوم ابداعی : كه بر اساس جعل و اعتبار معتبرین حاصل میشوند و راه رسیدن به آن فراگیری قوانین اعتبار شده در آنهاست و یا علومی كه از ذوق و هنر ناشی میشوند. البته ذكر این نكته لازم است كه در هر كدام علوم از روشهای دیگر هم استفاده میشود مثلاً در صغری علوم عقلی ممكن است از نتایج دریافتهای تجربی استفاده میشود ولی روش عمده و حاكم در آن علم روش عقلی است.

 

2) بر اساس هدف و غایت :

 

ملاك دیگری كه میتوان بر اساس آن، علوم را دستهبندی كه فائده و نتیجهای است كه بر آنها مترتب میشود و هدف و غایتی كه فراگیر از آموختن آن در نظر میگیرد. مثلاً میتوان علوم را به علومی كه دارای غایات معنوی یا مادی، فردی و یا اجتماعی هستند تقسیم بندی نمود، چنان چه در برخی روایات نیز علوم بر همین اساس تقسیم شدهاند كه اشاره خواهد شد.

 

3)‌ بر اساس موضوع :

 

متداولترین و بهترین ملاكی كه مرز بین علوم مختلف را معیّن میسازد، دسته بندی آنها بر حسب موضوع جامع و كلی است كه مسائل هر علم بر حول محور آن موضوع میچرخد. مثلاً موضوع علم حساب عدد و موضوع علم طب بدن انسان و ... است.

تذكر یك نكته در این جا لازم است و آن این كه ممكن است در تقسیم علوم مختلف انشعابات جزئیتر صورت گیرد و ممكن است معیار تقسیم در شعبههای جزئیتر چیزی غیر از معیار اصلی تقسیم باشد، مثلاً علم خداشناسی یكی از اقسام علم است كه به حسب موضوع مرزبندی شده است ولی همین علم بر حسب روش به سه علم خداشناسی فلسفی، عرفانی و دینی منشعب میگردد.[2]

 

اقسام علم از نظر روایات :

 

در روایات علم از نظر گاههای گوناگون تقسیم شده است كه در این جا برخی از آنها را ذكر مینمائیم :

الف) علم به دو قسم است :

 1) حسی: كه از راه حواس به دست میآید.

 2) عقلی، كه آیه شریفه "وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ" (نحل / 78) به این دو نوع از علم اشاره دارد، خداوند میفرماید : "ما شما را خلق كردیم در حالی كه هیج نمیدانستید و برای شما چشم و گوش (ابزار شناخت حسی) و قلب (ابزار درك و شناخت عقلی) را قرار دادیم تا به وسیله آن حقائق را درك كنید ..." حضرت علی ـ علیه السلام ـ نیز در مقایسه بین علم حسی و عقلی میفرمایند : "لیست الرؤیه مع الابصار فقد تكذب العیون أهلها و لایغش العقل من استنصحه"[3] "دیدن با چشمها نیست چه این كه چشمها گاه به دارندگان خود دروغ میگویند ولی عقل به هر كس كه خواستار اندرز او گردد دروغ نمیگوید" كه حضرت در این بیان اشاره به راه پیدا كردن خطا در علم حسی دارند.

 

ب) پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در یك تقسیم كلی، علوم را به دو دسته میكنند : "العلم علمان : 1) علم الادیان

2) علم الابدان"[4] دسته‌ اول با دین و آخرت انسان مرتبطند و دسته‌ دیگر با بدن مادی و دنیای انسان در ارتباطند.

ج) در بیان دیگری حضرت علی ـ علیه السلام ـ تمام علوم را از جهت شنیداری و اكتساب حرف بودن و یا عدم آن این گونه تقسیم مینمایند: "العلم علمان: 1) مطبوعٌ و 2) مسموعٌ، لا ینفع المسموع اذا لم یكن المطبوع".[5] شهید مطهری در توضیح این دو قسم میفرمایند : مراد از علم مسموع، علم شنیده شده و فرا گرفته شده از خارج است اما علم مطبوع علمی است كه از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه میگیرد، علمی كه انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است كه همان قوه ابتكار شخص است.[6]

د) علم را از جهت تأثیر مستقیم در سود و زیان دنیایی و یا اخروی و رسیدن به كمال واقعی انسانی نیز میتوان تقسیم نمود، "روزی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ داخل مسجد شدند در حالی كه مردم اطراف شخصی را گرفته بودند. حضرت سؤال كردند او كیست؟ گفته شد، او علامه است و از همه مردم به انساب و اشعار عرب و قواعد زبان و وقائع جاهلیت آگاهتر است. حضرت در جواب فرمودند : این علمی است كه به جاهل آن ضرر نمیرساند و عالمش را سود نمیبخشد. انّما العلم ثلاثه : آیهٌ محكمه أو فریضهٌ عادلهٌ او سنّهٌ قائمه و ما خلاهنّ فهو فضل"[7] با توجه به این روایت میتوان علوم را این طور تقسیم نمود :

 1) غیر سودمند در امر آخرت و كمال انسان كه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ با بیان "و ما خلاهنّ فهو فضل" به آن اشاره دارند : مثل علم انساب.

 2) سودمند در امر آخرت : كه به فرموده پیامبر بر سه دستهاند :

 1) آیه محكمه : كه گفته شده مراد از آن اصول اعتقادات است.

2) فریضه عادله : كه مراد از آن را علم اخلاق و اخلاقیات دانستهاند.

 3) سنه قائمه: كه اشاره به احكام شریعت و حلال و حرام دارد.[8]

 

و) تقسیم علوم مفید در جهت كمال و قرب به پروردگار:

 

"امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند : همه علم مردم را در چهار قسم یافتم :

 

 1) اول این كه پروردگار خود را بشناسی.

2) دوم این كه بدانی با تو چه كرده است.

 3) سوم این كه بدانی از تو چه خواسته است.

 و 4) چهارم این كه بدانی چه چیز ترا از دینت خارج میكند."[9]

 

گر چه تقسیمات دیگری نیز نسبت به علم در روایات صورت گرفته، لكن به همین مقدار بسنده میكنیم.

 

تقسیم علوم از لحاظ حكم فراگیری آن در اسلام :

 

علوم را از لحاظ حكم فراگیری آن در اسلام در پنج گروه میتوان دسته بندی نمود :

 1) واجب

 2) حرام

 3) مستحب

4) مباح

 5) مكروه.

 با این بیان كه علوم به دو دسته عمده تقسیم میشوند ،

 دسته اول : علومی كه از یادگیری و تعلیم آنها صریحاً نهی شده مثل علم سحر و یا برای برد و جامعه فساد آفرین هستند و همین طور علومی كه شخص به قصد ضرر زدن به دیگران میآموزد، تعلم این دسته از علوم حرام میباشد مگر در مواقع ضرورت، مثلاً سحر را برای ابطال سحر دیگران بیاموزد. دسته دوم : علومی كه مشخصات گروه قبل را ندارند، كه اینها نیز بر دو گروهند :

 1) دانشهائی كه مقدمه سازندگی مادی و یا معنوی، دنیوی و یا اخروی، فردی و یا اجتماعی میباشند و بدون آنها اساس حیات مادی و معنوی انسان به مخاطره میافتد؛ تحصیل این علوم به صورت واجب عینی مثل شناخت عقائد و تكالیف شرعیه و یا واجب كفائی مثل علم طب و شیمی بر همگان لازم است. 2) دانشهائی كه نقش حیاتی در زندگی فرد و یا اجتماع ندارند. این گروه خود بر سه قسماند :

الف)‌مستحب: هر دانشی كه مقدمه‌ تقویت بنیه مادی و یا معنوی فرد یا جامعه است و بدون آن ضربهای به نیازهای وارد نمیشود، در صورتی كه با قصد قربت فرا گرفته شوند عمل مستحبی محسوب میگردند.

ب) مباح : همین دانشهائی دسته قبل اگر بدون قصد قربت آموخته شوند مباح به حساب میآیند.

ج) مكروه : دانشهائی كه مقدمه‌فساد نیستند اما سودی نیز در بر ندارند اگر موجب تضییع عمر گردند و انسان را از مقصد دور نمایند لغو و مذموم و مكروه به شمار میآیند. مثل علم انساب.[10]

 

تذكر نهائی :

 

با توجه به دیدگاههای متفاوت در زمینه علوم و با وجود جهان بینیهای گوناگون دسته بندی و تقسیمهای مختلفی نسبت به علم به صورت جزئی و علوم به صورت كلی صورت گرفته است كه بعضاً هیچگونه سازگاری با هم ندارد، لذا در هنگام قضاوت در مورد این تقسیمبندیها ابتداء باید پیش فرضها و زاویه دید اشخاص را مورد مطالعه قرار داد و سپس نسبت به درستی یا نادرستی و جامع بدون یا نبودن تقسیم اظهار نظر نمود.

 

--------------------------------------------------------------------------------

پاورقي ها :

 

[1] . بحار، ج 1، ص 219، ح 50، مجلسی، (بیروت - 1403 هجری. ق).

[2] . آموزش فلسفه، ج 1، درس پنجم، محمدتقی مصباح یزدی، (سازمان تبلیغات - پائیز 72). ر.ك: فلسفه علوم - دكتر سید هاشم گلستانی، ص 119 تا 129 - فرهنگ علوم عقلی - دكتر سجادی: ماده علم، ص 407.

[3] . نهج البلاغه، ص 1223، كلمه‌ قصار 273 - (ترجمه و شرح فیض الاسلام).

[4] . بحارالانوار، ج 1، ص 220، ح 52.

[5] . بحارالانوار، ج 1، ص 218، ح 42.

[6] . تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص 19، (انتشارات صدرا، ج سی و دوم).

[7] . اصول كافی، ج 1، ص 37 (انتشارات علمیه اسلامیه - با ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی).

[8] . همان، ص 38.

[9] . همان، ص 63.

[10] . سیمای علم و حكمت در قرآن و حدیث، ص 151، محمدی ری شهری (دارالحدیث / اول).

 

ماخذ : نرم افزار علما وبزرگان شيعه ، مؤسسه نورالزهراء

(استفاده از اين مقاله بدون ذكر نشاني سايت جايز نيست)

 

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=4669
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.