تاريخ انتشار: 04 خرداد 1393 ساعت 14:02:52
یاد و خاطره ی شهید والامقام علی اکبر صادقی گرامی باد

شهادت: 1367/3/9 آرامگاه: بهشت زهرا(س) قطعه ی 29 ردیف 5 شماره ی 8

شهید علی اکبر2 برادر به نامهای علی اصغر وحسین داشت.برادر کوچکتر او علی اصغر نیزدر تاریخ 1366/10/25 در عملیات بیت المقدس2 در شمال سلیمانیه عراق به شهادت رسید.

علی اکبر پیکر برادرش را خود در داخل قبر گذاشت وبعد از دفن او به قبر ی که کنار قبر برادر بود اشاره کرد وگفت "علی اصغر اینجا را برای من نگه دار"...گویی او خود ازشهادتش آگاه بود.به پدر سفارش کرد که فعلا در فکر تهیه تابلو برای برادرش نباشند تاآن زمان که اونیز شهید شود وبه برادر بپیوندد.تا بدین گونه تابلویی برای هردو سفارش دهند.5 ماه بعد علی اکبر در تاریخ  1367/3/9 به آرزوی دیرینه اش رسید ودر کنار برادر به خاک سپرده شد.. در روزنهم خرداد سال 67 ،آن روز که علی اکبر را مادر خود با دستان خود به خاک سپرد ،اتفاق عجیبی افتادو علی اکبر به درخواست مادر در داخل قبرچشمانش را گشود... در نهم خرداد امسال، در سالروز شهادت علی اکبر ،در قطعه 29 بهشت زهرا (س)مراسم نکوداشت یاد وخاطره این شهید عزیز برگزار گردید که مادر شهید علی اکبر صادقی خود در مورد وقایع آنروز چنین روایت کردند"روز تشییع  جنازه، خودم به داخل قبر رفتم و همان وقت که تو خاک گذاشتمش ،سلام دادم به حسین (ع).گفتم السلام علیک یا ابا عبدالله.گفتم یاحسین فقط ازخودت می خواهم که علی اکبر فقط 1 دقیقه چشماشو باز کنه  ومن چشماشو یک بار دیگه ببینم .همینطور که توقبر گذاشتمش چشماشو باز کرد ومن چشماشو دیدم.من برای از دست دادن فرزندانم اصلا ناراحت نیستم برای دین اسلام که آدم ناراحت نمی شود،من اگه 5 یا 7تا هم بچه داشتم که در راه حق وحقیقت شهید می شدند ،حتی یک آه هم نمی گفتم.آن جا که خدا آنها را به ما داد،ما هم آنها را در راه خدا دادیم...حاج حسین هم آن موقع در جبهه بود در منطقه دیوان دره.ولی خدا خواست که او برگردد .که اگه او هم شهید می شد من باز هم ناراحت نمی شدم.این شهید شدن آنها هم به این علت بود که هیچ وقت بچه هایم برایم کم نگذاشتند وهر چی بهشون گفتم گفتندچشم مادر .شاید به خاطر همین بود .هدفشان خواست خدا بود.ومن هم به همین دلیل به امام حسین سلام دادم و از خدا خواستم که علی اکبر 1 بار دیگه چشماشو باز کنه .گفتم السلام و  علیک یا ابا عبدالله،حسین جان، می گن علی اکبر شما 2 تا پسر داشتند ولی علی اکبر من داماد بود.من فقط می خواهم که به حرمت علی اکبر شما الان چشماشو باز کنه ومن دوباره ببینمشون.وخدارو شکر چشماشو باز کرد وهیج کس هم نفهمید. آمدم کناری و به هیج کس هم نگفتم ولی بعد از 2،3 سال از روی عکسهایی که آن روز گرفته بودندبقیه متوجه شدند و آن تصاویر منتشر شد

فرازهائی ازوصیت نامه ی که پربود ازنکات آموزنده اخلاقی...

"...در برخوردهایتان اخلاق اسلامی و در انجام اعمالتان خدا و در قضاوتهایتان گذشت را سرلوحه قرار دهید و همواره در یادگیری مسائل اسلامی کوشا باشید، از هم و از خطاهای هم بگذرید  تا خداوند در روز قیامت از خطاهای شما بگذرد. مبادا در برخوردهایتان با زیردستان ،هوای نفس و قدرت جلوی چشمانتان را بگیرد که با این کار عذاب دنیا و آخرت را برای خود می خرید و خداوند را از خود ناراضی می نمایید و از ریا و عجب که دام خطرناک شیطان که دشمن خلوص است پرهیز نمایید که خداوند فقط و فقط بنده خالص را خریداری می کند. به مادیات و مسائل دنیوی پشت پا بزنید که دنیا جای راحتی نیست و در راه خدا از هیچ چیز نهراسید که عاقبت و نهایت آن شهادت است.مبادا مال و منال دنیا شما را فریب دهد. چشمان دل خویش را باز نمایید و جانان را بیابید و بسوی وی بشتابید. از انقلاب مواظبت نمایید و نگذارید که خط های انحرافی خللی در مسیر این انقلاب بوجود آورد و این کار با روشنگری مردم فقط و فقط انجام می پذیرد. به توسلات به ائمه معصومین و ائمه اطهار بیفزایید که با این توسلات است که فقط و فقط می توانید رستگار شوید و در آخرت مورد شفاعت آنان قرار گیرید و حب آنان و عشق را در دل خویش جای دهید مراسم ساده بگیرید و در مراسمم شاد باشید زیرا دنیای فانی و هجرت از این دنیا آن هم با این وسیله و به این شکل جدا سعادت می خواهد. خدایا تو همواره شاد بودی که این بنده تو از یک نظر خوشحال و از یک نظر ناراحت بودم. اول اینکه این بنده را وسیله ای برای رسیدن به خودت قرار دادی و افرادی را که از نزد بنده به پیش تو آمدند پذیرا شدی و مورد قبول قرار دادی و از این نظر خوشحال بودم که شاید مورد شفاعت این افراد قرار گیرم و از این نظر غمگین بودم که چرا خودم لیاقت دیدن روی زیبایت را ندارم و چرا رسیدن به لقایت را و رسیدن به جوار تو در حد و توان من نیست و تو را شکر می کنم که بالاخره به این بنده کوچک و ضعیف خود نیز لطف کردی..."  منبع گزارش: sadra465وبلاگ

  تعداد بازديدها: 7785
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=60511
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.