تاريخ انتشار: 07 مهر 1394 ساعت 11:56:08
اختصاصی/تدبّر در قرآن (36)

بسم اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ

::درس سی و ششم به تاریخ: 7 مهر 94

::قرار چهل روزه : نماز اول وقت

::قرار روز :  یا غَفورُ یا رَحیمُ

::هدیه به : حضرت اسحاق علیه السلام

::تدبر در سوره مبارکه : تین/بخش سوم

﴿ وَطورِ سِينِينَ ﴾﴿2﴾

ترجمه: و (سوگند به) كوه طور.

كوه طور همان كوهي است كه بر بالاي آن وحي بر موسي(ع) نازل گرديد ودرختي كه در تاريخ ذكر شده که به صدا درآمده است به احتمال زياد درخت انجير و يا زيتون بوده كه در كوه طور تعداد انبوهي از اين درختان وجود داشته است. در اين محل موسي آرامشي عجيب را احساس نموده است.

«سينين» برگرفته از «سَيناء» به معناي پُردرخت است و كوه طور به معني كوه پُردرخت مي باشد. درخت نشـانه ي بركت است پيامبر فرمود اگر كسي شاخه ي درختي را بشكند، مانند شكستن بال يك فرشته است.

﴿ وَهَذَا الْبَلَدِ الأَمِينِ ﴾﴿3﴾

ترجمه: و سوگند به اين شهر امن و مقدس (شهر مكه)

پس خداوند به دو مكان قسم خورده است: كوه طور و شهر مكه. تقدس كوه طور از آن است كه در آنجابه موسي(ع) وحي شده است و علت تقدس شهر مكه، ولادت پیامبر(ص) در آن شهر است. پيامبر(ص) فرموده است: اشجار، حيوانات و هر آنچه در مكه وجود دارد حتي سنگهايش مقدس است و اين مكان با ساير مكان هاي موجود در زمين متفاوت است.

قرآن : «آيا ما اين حرم (مكه) را حرم امني قرار نداديم؟»

در شهر مكه آرامش خاصي به انسان دست مي دهد و تنها جايي است كه انسان در آن احساس غربت نمي كند.

شهر امن شهري است كه مركز آرامش، نماز و ذكر است. در اين شهر مردم با عبادت و نيايش با خداوند به آرامش مي رسند و عافيت و رحمت الهي شامل حال آنان مي گردد. شهر مكه همچنين شهر ثبات قلب و اطمينان است زيرا ارتباط بيشتر با خداوند منجر به ايجاد طمأنینه و آرامش مي شود.

﴿ لَقَدْ خَلَقْنَا الإنسانَ فى أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴾﴿4﴾

ترجمه: همانا ما انسان را در نيكوترين قوام آفريديم

 «احسن تقويم» به معني نيكوترين سرشت، قوام، فطرت، قدمت، ثبات و محكم ترين نهاد مي باشد.

ما به انسان در مجموعه ی خلقت در ميان تمام آفريده ها،نيكوترين سرشت و مستحكم ترين نهاد را عطا كرديم.

بحث فلسفي پيرامون اين آيه:

جهان موجودی حادث است که وجودی ازلی و ابدی آنرا آفریده، اين وجود ازلي و ابدي همان ذات اقدس الهي است. غير از خداوند تمام موجودات حادث هستند. موجود حادث يعني وجودي متغير دارد.

حكيمان مانند ابوعلي سينا، شيخ عطار، منصور حلاج و .... مي گويند هر چند وجود انسان حادث مي باشد ولي موجودي ازلي و ابدي است و هرگز نمي ميرد بلكه قالب او تغيير مي كند. تأخر او نسبت به خداوند تأخر زماني نيست. بلكه تأخر رتبه اي و تبعي است. از آنجا كه خداوند خير مطلق است و در ايجاد خير تأني نمي كند، پس بلافاصله با اراده ی خلقت، انسان را خلق كرده است و انسان تقويمي قديمي تر از فرشته ها و ساير ملكوتيان دارد. او براي شناخت و آگاهي از اسماء حسني، از ساير موجودات برتر است. انساني كه به اسماء حسني نزديك شود «وجه رب» خداوند است. (مانند اولياء الله(

آن دسته از فلاسفه ی غرب و شرق كه قائل به جهان بيني توحيدي هستند، اعتقاد دارند كه هنگامي كه خداوند اراده به آفرينش نموده است، چون خود واحد بوده پس واحد هم خلق كرده است. يعني موجودي راخلق كرده هم سنخ خود که بيشترين شباهت را با خودش دارد.

در روايات و نص قرآن اشاره شده است كه خلقت ملكوت قبل از ماده بوده است. (خلقنا السموات والارض) در هيچ جاي قرآن «ارض» قبل از «سماوات» نيامده است.

انسان را در احسن تقويم خلق كرديم يعني انسان در بُعد ملكوتي از تمام موجودات پاك تر و قديمي تر مي باشد و سرشت او به خدا نزديكتر است. خداوند از ابتدا جسم انسان را خلق نكرده بلكه حقيقت او را آفريده است.

﴿ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ ﴾﴿5﴾

ترجمه: سپس او را به پست ترين پستي ها سوق داديم.

ما انساني را كه از لحاظ عظمت وقدمت و پاكي حتي از ملائكه و روح برتر بود، به جهان مادي و محدويت ها سوق داديم و از اجنّه هم محدودتر شد.

حكيمان مي گويند رشد انسان به دليل همين تنزل و قرار گرفتن در جهان مادي است. اين عالم حكم يك قفس را براي انسان دارد.

﴿ إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيرُ ممْنُونٍ ﴾﴿6﴾

ترجمه: مگر كسانيكه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند كه براي آنها پاداشي پايان ناپذير وعده داده شده است.

آيه ی10 سوره ی فاطر در توضيح عمل صالح مي فرمايد: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُهُ»كلمـه ی طيب همـان باورها و نيـات انسان مي باشد. يك مرحله عروج انسان با افكار و ديدگاه ها و نيات اوست و دومين مرحله ی عروج او عمل كردن به نيات است. ايمان همان باورهاي انسان است و بُعد عملي ايمان، عمل صالح مي باشد. آنگاه كه نيت در جهت خدا باشد عمل صالح آن را بالا مي برد.

﴿ فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ ﴾﴿7﴾

ترجمه: پس چه چـيزي سبـب شد كه تو را بعد از اين همه برهان و ادلّه تكذيب كنند.

اين آيه يك تعجب و استفهام است. يعني با اين همه دلايل و دعوت هاي مستدل و فطري در اثبات دين و روز جزا ، باز با تو لجاجت ورزيده و تو را تكذيب مي كنند.

﴿ أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الحَْاكِمِينَ ﴾﴿8﴾

ترجمه: آيا خداوند بهترين داور و بهترين حاكم در بين داوران نيست؟

يعني اگر خداوند درباره ی اينان حكمي را وضع كند بهترين حكم را وضع كرده است زيرا بهترين حاكم است و اين همه حكمت و قانون و دستورات را (پيامبران و كتاب ها) براي هدايت خلق ارسال كرده است. حال اگر اين حكيم حكمي براي مجازات صادر كند، حتما بهترين حكم است.

خداوند «احكم الحاكمين» است يعني بهترين حكم كنندگان كه هيچكس قادر به تغيير حكم او نيست زيرا تمام احكام و اوامر خدا از روي حكمت است.

اين آيه از خود انسان اعتراف مي گيرد: خدايي كه اين همه نعمت و آيات و پيامبر و كتاب را براي نجات شما فرستاده است و شخصيت حقيقي شما را ملكوتي خلق كرده، براي شما قصد خير دارد حال اگر كسي سركشي كرد، و خدا او را مجازات كرد، چه حكمي بهتر از حكم اوست.

خدا معاد را وسيله ی حكمت و عدل خود در نظام اجتماعي قرار داده است. اگر معاد نبود خلقت خدا نقص داشت.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ف - پورسلطان

  تعداد بازديدها: 4957
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=67279
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.