تاريخ انتشار: 27 مهر 1394 ساعت 23:56:09
امام خمینی (ره) ما یک ملتى هستیم که با همین گریه ‏ها، یک قدرت 2500 ساله را از بین بردیم

ملت ما قدر این مجالس را بدانند، مجالسى است که زنده نگه مى‏ دارد ملتها را. در ایام عاشورا زیاد و زیادتر و در سایر ایام هم غیر این ایام متبرکه، هفته‏ ها هست و جنبش هاى این طورى هست. اگر بُعد سیاسى اینها را اینها بفهمند، همان غربزده‏ ها هم مجلس بپا مى‏ کنند و عزادارى مى‏ کنند، چنانچه ملت را بخواهند و کشور خودشان را بخواهند. من امیدوارم که هر چه بیشتر و هر چه بهتر این مجالس بر پا باشد. و از خطباى بزرگ تا آن نوحه‏ خوان در این تأثیر دارد. آن که ایستاده پاى منبر چند شعر مى‏ گوید و چند شعر مى‏ خواند با آن که در منبر است و خطیب است، اینها هر دو در این مسأله تأثیر دارند؛ تأثیر طبیعى دارند. گرچه خود بعضى اشخاص هم ندانند دارند چه مى ‏کنند، مِنْ حِیْثُ لاٰ یَشْعُرْ.

فراز فوق قسمتی از سخنان بزرگ مردى است که در اقتدا به سالار شهیدان، خود اسوه‏ اى کامل بود. مردى که در شب سیاه ستم، مشعل فروزان شهادت برگرفت، بیرق قیام برافراشت، ننگ سکوت و ذلت از دامن مطهر طلایه داران تشیع سرخ حسینى زدود و به همه آموخت که در همه قیامهای آزادیخواهانه روش و سیره قافله سالار شهادت و آزادگی همواره قابل استناد و استفاده است. به مناسب ایام محرم مروری خواهیم داشت بر بیانات امام خمینی(س) در ارتباط با قیام عاشورا که در بین اقشار مختلف ایراد شده است. در ادامه  سخنان امام که در تاریخ  61/3/30 در  جمع گروهى از علما، ائمه جماعات و روحانیون و وعاظ قم و تهران آمده است:

سخنان امام در  جمع گروهى از علما، ائمه جماعات و روحانیون و وعاظ قم و تهران

... آن مطلبى را که راجع به آقایان خطبا عرض مى‏ کنم این است که عمق این کارى را که شما دارید و عمق ارزش مجلس هاى عزادارى، کم معلوم شده است و شاید پیش بعضى هیچ معلوم نشده است. اینکه در روایات ما براى یک قطره اشک براى مظلوم کربلا آنقدر ارزش قائلند، حتى براى تباکى ـ به صورت گریه درآمدن ـ ارزش قائلند، نه از باب این است که سید مظلومان احتیاج به این کار دارد و نه آن است که فقط براى ثواب بردن شما و مستمعین شما باشد. گرچه همه ثواب ها هست، لکن چرا این ثواب براى این مجالس عزا آنقدر عظیم قرار داده شده است، و چرا خداوند تبارک و تعالى براى اشک و حتى یک قطره اشک و حتى تباکى، آنقدر ثواب داده است؟ کم‏ کم مسأله از دید سیاسى ‏اش معلوم مى‏ شود و ان‏ شاءاللّه‏ بعدها بیشتر معلوم مى‏ شود .

   اینکه براى عزادارى، براى مجالس عزا، براى نوحه ‏خوانى، براى این ها، این همه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادیش و روحانیش، یک مسأله مهم سیاسى در کار بوده است. آن روزى که این روایات صادر شده است، روزى بوده است که این فرقۀ ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموى و بیشتر عباسى و یک جمعیت بسیار کمى، یک اقلیت کمى در مقابل قدرت هاى بزرگ در آن وقت، براى سازمان دادن به فعالیت سیاسى این اقلیت، یک راهى درست کردند که این راه، خودش سازمانده است و آن، نقل از منابع وحى [است] به اینکه براى این مجالس اینقدر عظمت است و براى این اشک ها آنقدر در دور و برِ این اشک ها و عزاداری ها، شیعیان با اقلیت آن وقت اجتماع مى‏ کردند و شاید بسیارى از آنها هم نمى ‏دانستند مطلب چه هست، ولى مطلب، سازماندهى به یک گروه اقلیت در مقابل آن اکثریت ها [بود]. و در طول تاریخ، این مجالس عزا که یک سازماندهى سرتاسرى [در] کشورها است، کشورهاى اسلامى است و در ایران که مهد تشیع و اسلام و شیعه است، در مقابل حکومت هایى که پیش مى‏ آمدند و بناى بر این داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند، اساس روحانیت را از بین ببرند، آن چیزى که در مقابل آنها، آنها را مى ‏ترساند،این مجالس عزا و این دستجات بود.                                                                                                                                    در دفعۀ اول که مرا از قم گرفتند و بردند، در بین راه بعضى از این مأمورینى که بودند در آن اتومبیل من، مى ‏گفت که ما که آمدیم سراغ شما، از این چادرهایى [چادرهای عزاداری حضرت سیدالشهدا]که در قم بود، مى‏ ترسیدیم که مبادا اینها مطلع بشوند و ما نتوانیم انجام وظیفه کنیم. اینها که هیچ، قدرتهاى بزرگ از این چادرها مى‏ ترسند. قدرتهاى بزرگ از این سازمانى که بدون اینکه دست واحدى در کار باشد که آنها را مجتمع کند، خود به خود ملت را به هم جوشانده‏ اند در سراسر یک کشور، کشور پهناور، در ایام عاشورا و در دو ماه محرم و صفر و در ماه مبارک، [مى‏ ترسند]. این مجالس است که مردم را دور هم جمع کرده است. و اگر یک مطلبى بخواهد براى اسلام خدمتى بکند و شخصى بخواهد که مطلبى را بگوید، سرتاسر کشور به واسطۀ همین گویندگان و خطبا و ائمۀ جمعه و جماعت یکدفعه منتشر مى ‏شود و اجتماع مردم در تحت این بیرق الهى، این بیرق حسینى، اسباب این مى‏ شود که سازمان داده شده باشد. اگر قدرت هاى بزرگ در منطقه‏ هاى خودشان بخواهند که یک اجتماعى ایجاد کنند، با فعالیتهاى زیادى که شاید چند روز یا چند دهه مى ‏کنند، در یک شهرى، یک عده ـ فرض کنید ـ صدهزار نفرى، پنجاه هزار نفرى با خرج هاى زیاد و زحمت هاى زیاد مجتمع مى‏ شوند و به قول آن کسى که مى‏ خواهد صحبت کند، گوش مى‏ دهند. لکن شما مى‏ بینید که براى خاطر همین مجالسى که مردم را به هم پیوند داده است، این مجالس عزایى که مردم را به هم جوش داده است، به مجرد اینکه یک مطلبى پیش مى‏ آید، در یک شهر نه، در سرتاسر کشور، تمام قشرهاى مردم و عزاداران حضرت سیدالشهدا مجتمع مى ‏شوند و احتیاج به اینکه زیاد زحمت کشیده بشود و تبلیغات بشود ندارد؛ با یک کلمه، وقتى مردم ببینند که این کلمه از حلقوم سیدالشهدا ـ‏سلام‏ اللّه‏ علیه ـ بیرون مى‏ آید همه با هم مجتمع مى ‏شوند.

  اینکه بعضى از ائمه ـ شاید امام باقر بوده، من الآن خوب یادم نیست ـ مى‏ فرماید که براى من یک نفر نوحه‏ سرا در منىٰ بگذارید که آنجا براى من گریه بکند و عزا بگیرد،  نه این است که حضرت باقر ـ‏ سلام اللّه‏ علیه ـ احتیاج به این داشته است و نه اینکه براى او شخصاً فایده ‏اى داشته است، لکن جنبۀ سیاسى او را ببینید. در منىٰ آن وقتى که از همۀ اقطار عالم آدم مى‏ آید آنجا، یک کسى بنشیند یا اشخاصى نوحه ‏سرایى کنند براى امام باقر و جنایت کسانى که با او مخالفت کردند و او را ـ مثلا ـ به شهادت رساندند، ذکر کند و این مسأله موجى باشد در همه دنیا. این مجالس عزا را دست کم گرفتند.

   شاید غربزده‏ ها به ما مى‏ گویند که «ملت گریه» و شاید خودی ها نمى‏ توانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است. یک مجلس عزا چقدر ثواب دارد. نتوانند هضم کنند و نتوانند هضم کنند آن چیزهایى که براى ادعیه ذکر شده است و آن ثوابهایى که براى دو سطر دعا ذکر شده است. نمى ‏توانند این را ادراک کنند و هضم کنند. جهت سیاسى این دعاها و این توجه به خدا و توجه همۀ مردم را به یک نقطه، این، این است که یک ملت را بسیج مى ‏کند براى یک مقصد اسلامى .مجلس عزا نه براى این است که گریه کنند براى سیدالشهدا و اجر ببرند ـ البته این هم هست و دیگران را اجر اخروى نصیب کند ـ بلکه مهم، آن جنبه سیاسى است که ائمۀ ما در صدر اسلام نقشه ‏اش را کشیده‏ اند که تا آخر باشد و آن، این [که] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمى ‏تواند این کار را به مقدارى که عزاى حضرت سیدالشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند. شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه‏ زنى و نوحه‏ سرایى نبود، 15 خرداد پیش مى ‏آمد. هیچ قدرتى نمى ‏توانست 15 خرداد را آنطور کند، مگر قدرت خون سیدالشهدا. و هیچ قدرتى نمى ‏تواند این ملتى که از همه جوانب به او هجوم شده است و از همۀ قدرت هاى بزرگ براى او توطئه چیده‏ اند، این توطئه‏ ها را خنثى کند، الاّ همین مجالس عزا. در این مجالس عزا و سوگوارى و نوحه‏ سرایى براى سید مظلومان و اظهار مظلومیت؛ یک کسى که براى خدا و براى رضاى او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا کرده است، اینطور ساخته جوانانى را که مى‏ روند در جبهه ‏ها و شهادت را مى ‏خواهند و افتخار به شهادت مى‏ کنند و اگر شهادت نصیبشان نشود متأثر مى ‏شوند و آنطور مادران را مى‏ سازد که جوان هاى خودشان را از دست مى‏ دهند و باز مى‏ گویند باز هم یکى دو تا داریم. این مجالس عزاى سیدالشهداست و مجالس دعا و دعاى کمیل و سایر ادعیه است که مى‏ سازد این جمعیت را این طور، و اساس را اسلام از اول بنا کرده است به طورى که با همین ایده و با همین برنامه به پیش برود. و چنانچه، واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسأله چه هست و این عزادارى براى چه هست و این گریه براى چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را «ملت گریه» نمى ‏گویند، ما را «ملت حماسه» مى‏ خوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد ـ سلام‏ اللّه‏ علیه ـ که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک حکومتى بود که قدرت بر همه چیز داشت، این ادعیه ‏اى که از او باقى مانده است، چه کرده است و چطور مى‏ تواند تجهیز بکند، به ما نمى ‏گفتند که ادعیه براى چیست؟ اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبۀ سیاسى و اجتماعى ‏اش چیست، نمى‏ گویند که براى چه این کار را بکنیم. تمام روشنفکرها و تمام غربزده ‏ها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند، نمى‏ توانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند. آنچه این قدرت را دارد آن است که در تحت لواى او همه مجتمعند.

 ما که داد مى‏ زنیم که ما اسلام را مى‏ خواهیم و جمهورى اسلامى را مى ‏خواهیم، براى این [است] که در جمهورى اسلامى به نام اینکه «اسلامى» است و براى خداست، همۀ ملت مجتمع هستند. و ما دیدیم که براى خاطر همین جمهورى اسلامى بودند و براى خاطر همین که براى خدا قیام کردند، این جمهورى اسلامى برخوردار از چه قدرتى از ملت و از سایر کشورها هم برخوردار شده است.

 ملت ما قدر این مجالس را بدانند، مجالسى است که زنده نگه مى‏ دارد ملتها را. در ایام عاشورا زیاد و زیادتر و در سایر ایام هم غیر این ایام متبرکه، هفته‏ ها هست و جنبش هاى این طورى هست. اگر بُعد سیاسى اینها را اینها بفهمند، همان غربزده‏ ها هم مجلس بپا مى‏ کنند و عزادارى مى‏ کنند، چنانچه ملت را بخواهند و کشور خودشان را بخواهند. من امیدوارم که هر چه بیشتر و هر چه بهتر این مجالس بر پا باشد. و از خطباى بزرگ تا آن نوحه‏ خوان در این تأثیر دارد. آن که ایستاده پاى منبر چند شعر مى‏ گوید و چند شعر مى‏ خواند با آن که در منبر است و خطیب است، اینها هر دو در این مسأله تأثیر دارند؛ تأثیر طبیعى دارند. گرچه خود بعضى اشخاص هم ندانند دارند چه مى ‏کنند، مِنْ حِیْثُ لاٰ یَشْعُرْ.

     تقریباً ما به این مرتبه رسیده ‏ایم که ملت ما یک دفعه یک انقلابى کرد و یک انفجارى درش حاصل شد که نظیر آن در هیچ جا نبود. یک ملتى که همه چیزش وابسته بود و این رژیم سابق همه چیز این را از دست داده بود و همۀ شرافت انسانى این کشور را از دست داده بود و همه چیز ما را وابسته کرده بود، یک دفعه یک انفجارى حاصل شد که این انفجار دربرکت همین مجالسى [بود] که همۀ کشور را، همۀ مردم را دور هم جمع مى‏ کرد و همه به یک نقطه نظر مى‏ کردند. این مسأله را باید آقایان خطبا و ائمۀ جماعت و ائمه جمعه درست بیشتر از آن قدرى که من مى‏ دانم، براى مردم تشریح کنند تا اینکه گمان نکند که ما یک ملت گریه هستیم. ما یک ملتى هستیم که با همین گریه ‏ها، یک قدرت 2500 ساله را از بین بردیم. ... (صحیفه امام؛ ج 16، ص 343ـ348)

منبع: جماران

  تعداد بازديدها: 1912
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=67711
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.