انتشار تصاویر از یک پسر جوان در کنار تعداد زیادی از دخترانی که پوشش نامناسبی دارند، این روزها سوژه کابران فضای مجازی شده است. سوژه ای که با جمله «پلیس فتا حواسش به همه چیز هست!» لبخند مخاطبان را همراهی میکند، اما واقعیت این است پسران و دختران ایرانی زیادی،هم قماش این افراد هستند و این مشتی است از خروار!
حمله به پاریس توسط داعش، دادگاه های جنجالی بابک زنجانی، حمله مجدد انحصارگرایان به جلسات سخنرانی اصلاح‌طلبان و بسیاری از خبرهای ریز و درشت سیاسی ، اقتصادی و ... باعث نشد تا ذهن طرفداران شبکه های اجتماعی از سوژه داغ و پر حاشیه روزهای گذشته غافل شوند و کمتر کاربر شبکه های اجتماعی را می توان یافت که با جمله «پلیس فتا حواسش به همه چیز هست!» نخندیده باشند.

به گزارش خبرنگار اعتدال، جامعه ایرانی که یکی از مشخصه های باستانی آن غیرت مردان و زنانش پاکدامنی در طول تاریخ چند هزارساله خود، امروزه به وضعی دچار شده است که تصاویر خاص و جنجالی یک عالیجناب پولدار با دخترانی که کاربران شبکه های اجتماعی با الفاظ خاصی آنها را مورد خطاب قرار می دهند، تنها به دیده یک طنز و سوتی مضحک می نگرد و در کمتر از 24 ساعت، بیش از ده میلیون ایرانی، شاهکارهای عکاسی این پسر را مشاهده می کنند و به نظر می رسد قرار نیست آب از آب تکان بخورد. جز اینکه همه واژه « پلیس فتا حواسش به همه چیز هست » را بساط طنازی خود کنند.

متاسفانه باید اقرار کرد تاریخچه ای که در تلفن همراه این فرد مذکور ضبط شده است، واقعیت تلخی است از آفت های زیر پوست اجتماع کنونی ما. میلیاردهای پول داری که عیاشی آن ها با حرارت خاصی در محافل خصوصی پسران و دختران جوان و نوجوان ایرانی دهان به دهان می چرخد و برخی سودای تکرار رفتار مشابه را دارند.
باید قبول کنیم که رویکرد جامعه ما نسبت به هرزگی و لاابالی گری فرهنگی دچار استحاله شده است. عذاب دردناکی که در تاریخ ایران زمین چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام بی همتا و مثال زدنی است. مسلما در طول تاریخ عیاشانی بوده اند که زن بارگی و هرزگی آنها قابل کتمان نیست، اما هیچگاه جامعه از کنار آنها به این آسودگی نگذشت و داستان ها و افسانه های بیشمار از برای عبرت گیری نسل آینده از سوی پیشینیان برای شماتت این قماش گفته شد.

تفاوتی که به نظر می‌رسد در این میانه از رصد شبکه های اجتماعی می توان به آن اشاره داشت آن است که چندی است دختران و پسران جوان و نوجوان ایرانی از هر فرصتی برای تظاهر به لاابالی گری بهره می برند. زمانی چت روم ها، زمان دیگر فیسبوک و روزی دیگر نرم افزارهای دیگری لاین و واتس آپ و تلگرام و ... و تنها چیزی که به ذهن برخی افراد می رسد فیلتر کردن و برخورد حذفی با این جریان است.

برخی با انتصاب تلگرام و لاین و فیسبوک به استکبار و صهیونیست، بر این خیال هستند که رسالت خویش را به سرانجام رسانده اند. غافل از اینکه شبکه های اجتماعی تنها مکانی برای نمایش و انتشار رخدادها یا انتقال نظرات است نه فاعل و مفعول انجام فعل. مسلما اگر به فرض محال کل اینترنت  ایران قطع شود و این پسر و دخترانی که با وی عکس گرفته اند، را اعدام کنند، مشکل حل می شود؟ و هزاران پسر و دختر دیگری که در کلیه شهرهای ایران به خصوص شهرهای بزرگ رفتارهای مشابهی دارند، آیا از کار خود دست کشیده و توبه می کنند؟

اگر امروز به کمک شبکه های اجتماعی، همچون تلگرام، میلیون ها ایرانی از افشای یک رفتار زشت مطلع می شوند، کمترین و بی مسئولانه ترین موضع‌گیری، مقصر دانستن محیط نشر است. این در حالی چه این تصاویر منتشر می شد و چه نمی شد، تعدادی از دختران و پسران در جامعه ما هستند که مرعوب پول و ثروت می‎شوند. سوار شدن در یک ماشین گران قیمت چندین میلیاردی، تفریح در یک ویلای آنچنانی فشم یا شمال و کمی ولگردی در شب‌های تهران نهایت آرزوی بسیاری از جوانان ما شده است.

بخواهیم یا نخواهیم این مرض به شدت واگیر پیدا کرده است. اگر روزی چالش بر سر ابیات قصیده ها و غزل های شاعران و روزی بحث های طولانی درباره ایدئولوژی و مذهب و اجتماع دل مشغولی گعده های دوستانه دختران و پسران ایران بود، امروز مسائل پیش پا افتاده یا مبذل، محوریت سخنان در برخی جمع های دوستانه را به خود اختصاص داده است.

ریشه یابی جریانات غیر اخلاقی و غیر انسانی که در زیر پوست شهرهای ما هر روز در حال تکرار است از پرداختن به این موضوع که یک پسر چندین دختر را اغفال کرده یا نکرده بسیار مهم تر است. این پسرک پولدار یکی از هزاران پسران پولداری است که هر روز پیش پای برخی دختران ایرانی ترمز می کنند و آنها را سوار ماشین خود می کنند.
البته منظور از طرح این مساله نیز منکوب کردن جامعه ثروتمند و متمول جامعه نیست. افراط و تفریط در بررسی این معضل اجتماعی مسلما راه حل این بیچارگی عمومی نیست. چرا که بسیاری از ثروتمندان هستند که خیرخواهی و رفتار موقرانه آنها زبانزد عام و خاص است و صرفا به دلیل اینکه یک فرد پولدار از دارایی خود سوء استفاده کرده نباید تمام ثروتمندان را به لاابالی گری متهم کرد. چرا که به قول صائب تبریزی « حق پرستی در لباس اطلس و دیبا خوش است ».

از سوی دیگر در کنار مباحث اعتقادی و اخلاقی که از جمله زمینه های اصلی وقوع و گسترش بداخلاقی در جامعه است باید به تاثیر عوامل دیگراز جمله رفتارهای غلط  اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و ... در بین خواص سیاسی به دقت نگریست. تاثیر فقر، اختلاف طبقاتی، ثروت های بادآورده و گسترش نزول خواری و رشوه خواری و ... از جمله محورهایی است که می تواند به عنوان عوامل موثر در وضعیت جامعه امروزی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

تصاویر منتشر شده از دختران و پسران در صفحات اینستاگرام و فیسبوک، و یا جذب مخاطب با تکیه بر مباحث غیر اخلاقی و عمدتا جنسی در شبکه های اجتماعی مختلف دو نمونه بارز از آنچه هست که یا نمی خواهیم ببینیم یا نمی توانیم ببینیم. پرهیز از اذعان جذبه مسایل غیر اخلاقی و جنسی در فرهنگ و سنن در زیر چرخ های مدرنیته غیر عقلایی، له می‌شود و در دوران گذار به نظر می رسد که غیرت و اخلاق دو مرده متحرک در ناخودآگاه جامعه شده است. نمی توان کتمان کرد یکی از علل پوشش های نامناسب و رفتارهای غیراخلاقی عملکرد بد در تبلیغ اخلاق و حراست از مراتب انسانی، توسط مراکز دینی و فرهنگی بوده است.

سالها پیش وقتی رهبری نسبت به شبیخون فرهنگی غرب هشدار دادند، توسط خیلی ها با رفتارهای سطحی و بدون درک عمق فاجعه، جواب داده شد.برخی از جانب افراط وارد شده و هر گونه بحث و سخنی را مصداق این شبیخون دانستند از دیدن فیلم ویدئویی تا رفتن به کنسرت شجریان و ... را مصداق شبیخون فرهنگی دانستند. شلوار لی، مانتو، پیراهن آستین کوتاه و داشتن نام اصیل ایرانی را بداخلاقی و غرب‌زدگی عنوان کردند و در مقابل و در جریان تفریط برخی ارتباط نامشروع دختر و پسر را اقتضای جامعه جوان نامیدند و نتیجه این دسته افراط ها و تفریط ، چیزی جز وضعیت آشفته و بحران بی اخلاقی کنونی نیست.

اکنون نه این پسرک، نه آن دخترانی که با وی عکس گرفته اند و نه شبکه های اجتماعی موضوع بحث نیست و باید یک باره که شده از برخوردهای سطحی بیرون آئیم و قبول کنیم که این رفتار و رفتارهای غیر اخلاقی مشابه در حال افزایش است و برای حل آن به جای هیاهوی بیهوده راه انداختن کمی تفکر کنیم و برای آینده دختران و پسران ایرانی امروز و فردا، نگران باشیم و بیندیشیم که چه باید کرد؟ 
در کنار مباحث اعتقادی و اخلاقی که از جمله زمینه های اصلی وقوع و گسترش بداخلاقی در جامعه است باید به تاثیر عوامل دیگراز جمله رفتارهای غلط  اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و ... در بین خواص سیاسی به دقت نگریست.