تاريخ انتشار: 01 اسفند 1394 ساعت 15:12:47
تفاوت نگاه اولیاء خدا با دیگر مؤمنان

يک وقت مي گوييم: مولايم به من نعمتی داده است كه فاني است، از آن طرف هم وعده کرده است که اگر دست از اين نعمت فاني بردارم، نعمت باقي به من مي دهد. اين همان مرحله ‏ای است که اگر ما به آن برسيم، خيلي كار خوبي كرده‏ ايم و ديگر خوف و حزني هم نخواهيم داشت.

در يك معامله خانه کوچک را مي‏ دهم و خانه بزرگ گيرم مي آيد. ديگر غصه آن اوّلي را هم نمي خورم، چون سود كرده‏ ام. خيلي روشن است. اين خانه کوچک است، امّا می ‏گويند: بهشت خيلي بزرگ است؛ هر چه بروي تمام نمی شود. پس من ضرر نكرده ‏ام.

اين، مبادله است، معامله است، سوداگری است.
امّا يک وقت مي گويی: منشأ برطرف شدن خوف و حزن، ولايت الهيّه و حبّ به خدا است. گاهي روي «نعمتهای الهي» بحث مي کنيم، بعد هم مبادله می کنيم كه نه ترس دارد و نه غصّه؛
يک وقت هم اصلاً کاري به نعمت ها نداريم؛بحث، «خودِ مولا» است.
در اينجا حبّ به مولا است که موجب شده به غير او تعلّق نداشته باشم. اصلاً دل به غير او تعلّق ندارد.
«أ َلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يحَْزَنُون»

منابع:
سلوک عاشورایی/ منزل پنجم/ استقامت و پایداری
جلسه هفتم مورخ 6 بهمن ماه 85
از مباحث مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی
 

  تعداد بازديدها: 1301
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=70126
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.