از فتنه اکبر تا حماسه اکبر
پرداختن به اینکه چه عواملی باعث محبوبیت زایدالوصف آیت الله هاشمی شد که توانست این گونه قلبهای مردم را تسخیر کند نیاز به تحلیل جداگانهای دارد به طور قطع در کنار عوامل شخصیتی آقای هاشمی همچون عاقل و مدیر بودن، صابر و صادق بودن، عاطفی و با گذشت بودن و در یک کلمه خادم ملت بودن که در محبوبیت وی تأثیر زیادی داشت، نمیتوان نقش مخالفان هاشمی را در افزایش این محبوبیت نادیده گرفت.
مخالفان کینهتوز هاشمی در راستای اهداف خود در امامزدایی از جامعه در سالهای اخیر همه تلاش خود را معطوف به از میان برداشتن هاشمی کرده بودند. آنها برای اینکه هاشمی را از چشم ملت بیندازند دست به هر کار ناشایست و ناجوانمردانهای زدند و همه حریم ها و حرمتها را دریدند و اخلاق و دین و جوانمردی را زیر پا گذاشتند تا بلکه به مقاصد پلیدشان برسند.
با اینکه در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس خبرگان هر کاری کردند، بیشتر به محبوبیت هاشمی اضافه کردند. نه تنها حجم تخریبها و دشنامها را کاهش ندادند، بلکه بر عداوت و دشمنی خود افزودند تا جایی که این اواخر حجم تهمتها و تخریبها را دو چندان کرده بودند. جبهه رسانهای خناسان چند هفتهای بود که توپخانه حملات خود را با کلید واژه «فتنه اکبر» برای فتنه انگیزی در کشور به سمت آقای هاشمی راه انداخته بودند. برخی تحلیلگران این هجمه تبلیغاتی را در این برهه زمانی بیارتباط با نزدیک شدن به اتمام دوره مجمع تشخیص مصلحت نظام و تلاش این عده برای اینکه وی بار دیگر به ریاست مجمع انتخاب نشود نمیدانستند.
ولی از آنجا که خداوند مهربان لطف خاصی به بندگان خالص خود دارد و نمیتواند ناظر این همه آزار و اذیت و توهین باشد، ورق را برگرداند. آنها میخواستند هاشمی را خوار کنند، خدا او را عزیز و جاودانه کرد؛ آنها میخواستند هاشمی را از دید ملت بیندازند، خدا او را در قلب مردم جای داد؛ آنها میخواستند با واژه «فتنه اکبر» خود فتنه اکبر دیگری رقم بزنند، خدا فتنه آنها را تبدیل به «حماسه اکبر» کرد؛ «و مکرو و مکرالله و الله خیرالماکرین».
مرتضی داستانی
|