گفتم: آقاجون حسن رحیم‌پور ازغدی صاحب برنامه روتین ثابت در صدا و سیما و سخنران مدعو دائمی و گردشی برخی نهادها در شهرهای ایران که بدلیل گرفتاری در فرودگاه برف زده در جمع تعدادی از مسافرین اظهار کرد ناکارآمدی بخشی از مدیران و پاسخگو نبودن ایشان، عملی ضدانقلابی است‌. مردم تفاوت برف سنگین با پاسخ‌های دیر وقت و متلک‌های سنگین را می‌فهمند . اوّلی را درک و تحمّل می‌کنند اما مشکل در دوّمی است.
گفت:حقانیت انقلاب اسلامی را ناکارآمدی برخی مسئولان، مخدوش کرده است و شخصا معتقدم آنان‌که نمی‌توانند و مسئولیت می‌پذیرند، آنان‌که غیرمتعهد و غیر پاسخگو و بی‌نظم در مدیریت‌ها هستند، آنان‌که بجای عذرخواهی از قصور و تقصیرها و رعایت حق‌الناس، به مردم، توهین می‌کنند و آنان را سرکار می‌گذارند، فاقد مشروعیت هستند.
مردم متاسفانه بنده را هم جزء این مسئولین دانسته و به من شکایت می‌کنند. جواب اغلب پرسش‌های نظری را دارم ولی جواب بی‌عرضگی‌ها و بی‌ادبی‌های مدیران را هرگز.
گفتم: ایشان گفته اند شرمنده‌ام که در چند کشور سکولار‌، مسئولیت‌پذیری مدیران در برابر حقوق شهروندی را تاحدّ خودکشی دیده‌ایم و اینجا هیچ‌کس عزل و بازداشت هم نمی‌شود.
گفت: برف زدگی در فرودگاه فرصت مناسبی بود تا استاد ازغدی لحظاتی به مردم عصبی گرفتار در فرودگاه در مورد بالغ بر سی سال مسئولیت های فرهنگی (مانند عضویت دائمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور) که مشخص نیست به چه نسبتی باید به استاد ازغدی ارث رسیده باشد توضیح می داد.
گفتم: یعنی بی توجهی برخی از مسئولین اجرایی مهمتر از نکات کلیدی است که استاد ازغدی علیه مسئولین اجرایی مورد اشاره قرار داده است؟
گفت: مسئولین اجرایی در هیچ مقطع و دوره خاصی پاسخگویی را به جد و عملا ضروری نمی دانسته و نمی دانند چرا که مردم را صاحب و حاکم خود ندانسته و نمی دانند شاید به همین دلیل است که حتی برخی از علمای دین معتقدند شایسته و محق به سوال و دریافت پاسخ از برخی مراکز و مراتب نبوده و نیستند، فرهنگی که طبیعتا به مرور در تمامی سطوح مدیریتی و حتی کارشناسی رسوخ و تبلور عینی یافته است.
گفتم: موقعیت استاد ازغدی در این میانه چه بوده و است؟
گفت: استاد ازغدی باید بجای بدگویی و توهین و منافق خواندن مسئولین اجرایی مثلا فرودگاهی باید توضیح می داد که این شورای عالی انقلاب فرهنگی طی چهل سال گذشته جز ایجاد موقعیت ممتاز حکومتی برای افرای خاص و ثابت مانند ازغدی چه کارکرد و عملکرد قابل توضیحی دارد؟ باید توضیح می داد اینکه مقامات و مسئولین حکومتی اعم از سیاست مدار ، ناظر و اجرایی پس از چهل سال حکومت داری هنوز با الفبای مدیریت مردمی بیگانه هستند برای انحلال و اضمحلال مراکز عالی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی یا به تاکید استاد ازغدی خودکشی شرافتمندانه اعضای شبه دائمی شورا مانند ازغدی کافی نیست.
گفت: اینکه استاد ازغدی پس از سی سال عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی و در اختیار داشتن کرسی دائمی و روتین پخش سخنرانی از طریق شبکه های تلویزیون و سخنرانی های روزانه درشهرهای ایران هنوز نمی داند جمع برف زدگان مضطرب و عصبی گرفتار در فرودگاه کشور جای میتینگ انتخاباتی علیه دولت نیست؟ استاد ازغدی می توانست با بالغ بر سی سال در اختیار داشتن پست های ممتاز حکومتی ضمن تشویق مردم رنجدیده و عصبی گرفتار در فرودگاه نسبت به عذرخواهی نیابتی از جانب حکومت از مردم اقدام کند.
گفتم: شاید استاد ازغدی نیز در صدد چنین اقدام اخلاقی و حکومتی بوده است.
گفت: آقاجون ازغدی اگر نداند که چرا ایران طی ده سال گذشته قادر نبود نسبت به خرید و واردات ماشین آلات جدید برف روبی اقدام کند که به هیچ نمی ارزد و اگر نداند که منافق نامیدن مقامات اجرایی مستقر حکومتی چیست حداقل می تواند تکلیف مردم ایران را با مراکزی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی با عضویت سی ساله و دائمی امثال ستاد ازغدی مشخص کند.