سیل از نگاهی دیگر در اینکه باران، رحمت الهی است، کسی تردید ندارد. وقتی باران به سیل تبدیل میشود باز هم رحمت الهی است ولی میتواند مشکلاتی هم به وجود بیاورد. به همین دلیل است که سیل را هم در ردیف بلاهای طبیعی مانند زلزله و طوفان قرار میدهند.
سیل را اگرنه صد درصد، لااقل بالای 50 درصد میتوان با تدابیر صحیح از تبدیل شدن به بلای طبیعی بازداشت و جایگاه آن را در بخش رحمت الهی بودن حفظ و حتی تقویت کرد. کاری که بشر امروز با مقاوم سازی بناها برای پائین آوردن میزان خسارات طوفان و زلزله انجام میدهد، برای کاهش خسارات سیل هم میتواند انجام دهد.
خدا رحمت کند آیتالله هاشمی رفسنجانی را که در دوران بازسازی کشور بعد از جنگ تحمیلی، تلاش زیادی برای سدسازی انجام داد و امروز نه فقط در خوزستان بلکه در بسیاری از نقاط کشور نتیجه آن تلاشها را احساس میکنیم. اگر همان نگاه عمیق و دوراندیشانه بعد از دوران ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی ادامه مییافت، امروز شاهد اینهمه عوارض سیل نبودیم. مسئولان امروز کشور با تمام وجود ارزش این اقدام دوران سازندگی را درک کرده و از آن سخن میگویند ولی دولتهای بعد از دولت سازندگی کار قابل توجهی در این زمینه نکردهاند و هنوز هم نمیکنند.
نکته مهمتر این است که در سالهای بعد از رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی، هر بحرانی که پیش میآید ذهنهای واقع بین متوجه ارزش وجودی این مرد بزرگ و مدبر و ژراف اندیش میشوند. در بحران اقتصادی اخیر که از تابستان سال گذشته شروع شد، همواره این واقعیت بر زبانها جاری است که اگر آقای هاشمی رفسنجانی بود مانع بروز چنین وضعیتی میشد.
هدف از یادآوری نقش این مرد بزرگ به عنوان مرد مقابله با بحرانها این است که به مسئولان کنونی گوشزد کنیم با مسائل کشور برخورد روزمرهای نکنند و کلان نگری و دوراندیشی را جایگزین نگاههای سطحی و زودگذر نمایند. دولتها اگر سد نمیسازند، لااقل لایروبی رودخانهها، آزادسازی مسیلها و حفاظت از سیل بندها را جدی بگیرند و از تبدیل شدن مسیلها به خیابان و پارک و منطقه مسکونی جلوگیری نمایند. تخلفاتی که در دروازه قرآن شیراز با تبدیل کردن مسیل به خیابان و پارک و در قم با تبدیل کردن رودخانه وسط شهر به پارکینگ و خیابانهای متعدد و مونوریل، صورت گرفت، امروز نشان داد که چه خسارتهای بزرگی به جامعه وارد ساخته است. در آق قلا احداث خط آهن لابد لازم بود ولی میبایست از روش صحیح پیشبینی پلها برای عبور آب در هنگام سیل استفاده میشد تا با مشکلی که در سیل اخیر پیش آمد مواجه نمیشدیم. ساخت و سازهای بیحساب و کتاب در نقاط مختلف کشور که عموماً با مجوز شهرداریها و با طمع کسب درآمد بیشتر برای شهرداری صورت گرفته و میگیرد، از همین قبیل اقدامات خلاف است. مشکل شاید از اینجا شروع شده باشد که خشکسالیهای دو دهه اخیر، مسئولین را از احتمال جاری شدن سیل در کشور غافل ساخت و بیتوجه به تدابیری که گذشتگان برای مقابله با حوادثی از قبیل سیل داشتند به تبدیل کردن مسیلها به پارک و خیابان و منطقه مسکونی مشغول شدند و چه بسا از این کارهای خود بسیار خشنود هم بودند!
اکنون که همگان به نتایج تلخ این غفلتها و اقدامات نادرست پی برده اند، وقت آن است که مسئولان در کنار جبران سخاوتمندانه خسارتهای سیل به مردم، تدابیر عمیق و دوراندیشانه برای مهار سیلهای بعدی را در اولویت قرار دهند. متاسفانه حتی سیل هم وسیلهای برای رقابتهای سیاسی و ادامه منازعات شده و عدهای آن را برای قرار گرفتن در مقابل دوربینهای خبری و مانورهای تبلیغاتی در فضای مجازی قرار دادهاند و البته تلویزیون هم به این روش نادرست کمک میکند. گرفتاریهای عده زیادی از هموطنان سیل زده باید به این حضرات بفهماند که هر چیزی را نباید به ابزاری برای تبلیغ تبدیل کرد. اینان باید از هزاران نفر از مردم که به صورت گمنام در نهایت فداکاری مشغول خدمترسانی به سیل زدگان هستند یاد بگیرند که خدمت به مردم باید خالصانه و بیریا انجام شود و نباید از آن سوءاستفادههای تبلیغاتی گردد. با این نگاه است که میتوان حتی تلخی سیل ویرانگر را برطرف و زندگی را به کام سیل زدگان شیرین کرد.
*جمهوری اسلامی
|