میتوان با دستور و توصیه به اتحادملی دست یافت؟ با نگاهی به شرایط ایران در یک سال اخیر به سادگی میتوان به این نتیجه رسید که مجموعهای از عوامل فضایی را ایجاد کرده است که کشور در حوزههای مختلف با خطراتی جدی مواجه شده باشد.
از تحریمهای خارجی که بر خلاف برخی ادعاها اثرات جبرانناپذیری بر زندگی روزمره مردم داشته است و سبب تنگنای کم سابقه معیشتی کسر قابل توجهی از ایرانیان شده است تا افزایش شدید بی ثباتی در بازارهای اقتصادی و تورمی افسارگسیخته، از حوادث طبیعی که هر بار با بحران مدیریت خسارتهای آن چندین برابر حد معمول میشود تا شکاف فرهنگی و اجتماعی در جامعه و بی اعتمادی فراگیری متقابل مردم و قدرت رسمی و...در چنین شرایط سخت و پیچیدهای که به تازگی تهدیدهای نظامی گاه و بیگاه طرفهای خارجی نیز به آن افزوده شده است بسیاری از ناظران سیاسی با گرایشهای فکری متفاوت بر لزوم حفظ و افزایش وحدت و انسجام در داخل تاکید دارند. برخی نیز بر این باور هستند که دیپلماسی و حتی مذاکره مستقیم با آمریکا نیز تا آن هنگام که در داخل شاهد شکلگیری انسجام و اتحاد نباشیم محقق نخواهد شد و اگر صورت بگیرد هم کارساز نیست. مدتی است مسئولان کشور در ارکان مختلف قدرت نیز در سخنان خود چنین دیدگاههایی را تایید میکنند و مردم را به حفظ وحدت ملی دعوت میکنند.
مشکل اما از آن جایی آغاز میشود که این دعوت به وحدت تا امروز در صحنه عمل نمود عینی چندانی نداشته است. به عنوان نمونه برخورد قضایی اخیر با نشریه صدا که منجر به توقیف آن شد و یاخبرهایی مبنی بر بازداشت برخی از خبرنگاران و یا برخوردهابی که با تجمع کارگران و معلمان شد و حتی اعتراض نمایندگان ساکت و معمولاً منفعل مجلس را هم بر انگیخت و... نشانههایی است که بیانگر فاصله میان رفتار و گفتار در موضوع تاکید بر وحدت ملی است. حذف و خانهنشین کردن چهرههایی که وجههای در سطح جامعه دارند و نبود عزم جدی برای مرهم نهادن بر زخمهای باقی مانده از گذشته همچون پرونده بحران پس از انتخابات۸۸ نیز حاکی از نبود جدیت لازم برای برداشتن موانع ایجاد انسجام ملی است. پرسش اساسی آن است که در چنین وضعیتی سخن از وحدت به چه معناست و آیا میتوان با دستور و توصیه به اتحاد ملی دست یافت؟
ناگفته پیداست و همه میدانیم که شرایط امروز کشور به کدام سمت و سو در حال حرکت است، آن طور که از سخنان مسئولان پیداست ظاهرا بخشی از راه حل عبور از این بحران که وحدت ملی است را هم همه پذیرفتهاند اما شاید مانع بزرگ تحقق و عملی شدن این دستورالعمل شفابخش آن است که میان وحدت به معنای واقعی کلمه با وحدت مورد نظر جریان رسمی تفاوتهایی عمیق وجود دارد. اغلب منادیان رسمی ندای وحدت تصور میکنند تکرار یک سخن از جانب همه و برخورد با کسانی که نوعی دیگر میاندیشند و حذف آنان سبب ایجاد وحدت میشود، این در حالی است که تجارب گذشته به خوبی نشان داده است که نتیجه چنین رویهای در حکمرانی نه تنها وحدتی به ارمغان نمیآورد بلکه سبب عمیقتر شدن شکافها و افزایش تنشها خواهد شد. به نظر میآید مسیر تحقق وحدت بازگشت به مفهوم ایران است و ضرورت دارد همه آنان که به امنیت و منافع ملی ایران باور دارند فارغ از گرایش سیاسی و عقیدتی که به آن باورمند هستند به رسمیت شناخته شده و با مبنا قرار دادن گفتوگو و مدارا به وحدت رسید و نه با دستور و برخورد قهری.
*بهارنیوز
|