حکایت حضرت مسیح (ع) و ابلیس روزی شيطان، حضرت مسيح را به بالای برج اورشليم برد و گفت:
اگر تو وابسته و عزيز خدايی،
از اين بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد !
مسيح آرام آرام شروع به پايين آمدن از برج كرد . شيطان پرسيد، چه شد؟
به خدايت اعتماد نداری؟!
مسيح پاسخ گفت: مكتوب است كه تا زمانی که ميتواني از طريق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدايت را امتحان نكن !
|