تاريخ انتشار: 05 مرداد 1398 ساعت 20:50:54
ضرورت‌ها و ابعاد مشارکت مردمی

فرهنگ غنی ملت بزرگ ایران که ریشه در آموزه‌های اصیل اسلامی و تمدنی طولانی و افتخارآمیز دارد، مملو از برادری، احسان، نوع‏دوستی و ایثار است.
تقریبا هیچ مقطعی از تاریخ پر فراز و نشیب کشور عزیزمان، خالی از حضور و نقش‏آفرینی آحاد مردم نیست و با اطمینان می‌توان گفت که هرجا موفقیت و عزتی بوده، حاصل مشارکت آحاد ملت مسلمان ایران بوده و هر تلخی و ناکامی هم ریشه در بی‌توجهی حاکمان و دولت مردان به مردم داشته است.
مدل اتکاء به جریان عظیم و بی‌منتهای مردم، در تار‏وپود نظام اجتماعی کشور، نقش بسته و گویا موفقیت و پیروزی در تمام مراحل پیشرفت کشور، به پشتیبانی و همراهی مردم گره خورده است و این اصل در کنار محتوا و مضمون نظام – یعنی اسلام- هموار در بیان و سیره عملی امام راحل عظیم‏الشان (ره) و رهبری فرزانه انقلاب، متجلی و نمایان بوده است.
مردم و ملت، واژگانی بلند است که هیچ‏گاه در کلام بزرگان و دلسوزان کشور، کم‌رنگ نبوده و توصیه همگان بر این بوده است که کارهای بزرگ، با اتکا به ظرفیت مردم طراحی و اجرا شود.
مردم در این مقاطع مختلف نه تنها حامی و پشتیبان انقلاب و کشور بوده‌اند، بلکه جوانان برومند خویش را راهی جبهه‌ها کرده و در کنار آن، در ابعاد پشتیبانی و لجستیکی جنگ هم ورود کردند و معادلات تازه‌ای را در مدیریت جنگ رقم زدند و اگر نبود، فداکاری و بسیج میلیون‌ها ایرانی غیور، معلوم نبود امروز ایران و خاورمیانه و جهان، درچه نقطه‌ای از خسران و ناامنی قرار داشت.
با این مقدمه کوتاه، این سوال قابل طرح است که بار سنگین مبازره با فقر و محرومیت و آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن را چگونه می‌توان از زمین برداشت و بر آن فائق آمد؟ آیا دولت‌ها و سازمان‌های حاکمیتی، به تنهایی قادر خواهند بود که با این معضل بزرگ جوامع بشری، مقابله کرده و دست و پنجه نرم کنند؟
جواب، قطعاً منفی است‏. مطالعات و پژوهش‌های اجتماعی در کنار تجربه‌های مدیریتی، به وضوح حاکی از آن است که تنها راه ریشه‏کنی فقر و محرومیت، «توسعه مشارکت مردم» در این زمینه است.
توسعه مشارکت‌های مردمی، مفهومی گسترده است که جای خود را در ادبیات و ساختار سازمان‌های حمایتی، به عنوانی یکی از اصول مدیریت این سازمان‌ها باز کرده و افقی روشن برای ایفای نقش این سازمان‌ها در مقابله با محرومیت و آسیب‌های اجتماعی گشوده است.
مشارکت‌های مردمی، به عنوان شراکت راهبردی مردمی در فقرزدایی و محرومیت‌زدایی، از یک سو دارای مبانی نظری عمیق و جدی در متون و آموزه‌های اسلامی است و از سوی دیگر به عنوان یک امر فطری و انسانی، دارای ادبیات مشترک بین اقوام و مذاهب و حتی ملیت‌های مختلف در دنیا است.
البته تقلیل و تنزل مفهوم مشارکت مردمی به اعانات و کمک‌های مالی مردم به اقشار مستضعف، نوعی انحراف در برداشت از این مقوله مهم است؛ اگر چه یکی از مصادیق و کارکردهای مهم مشارکت مردمی، کمک و دستگیری مادی از نیازمندان است. لکن آنچه امروز مراد ما از مشارکت‌های مردمی است، امری فراتر از مشارکت مادی است. مشارکت مردمی، امروزه یک «امر اجتماعی» که در آن فرد فرد جامعه، دارای یک «مسئولیت اجتماعی» نسبت به محیط پیرامون خود هستند. در این تعریف، اقوام و بستگان، دوستان و آشنایان، همسایگان و همشهریان، درباب نیازهای یکدیگر نسبت به هم مسئولیت دارند. مشارکت مردمی یعنی آحاد مردم، از احوالات اقتصادی، فرهنگی، معیشتی و سلامت جسمانی اطرافیان خود مطلع بوده و نسبت به کمبودها و مشکلات یکدیگر اهتمام داشته باشند. مشارکت مردمی یعنی بی‌تفاوت نبودن به بیماری و یا نیازهای مالی اقوام و بستگان و شتافتن به سمت رفع معضلات و مشکلات همسایگان و هم‏محلی‌ها و ...
به راستی، اگر متمکنین و توانمندان فامیل و محله، نیازهای اطرافیان خود را شناسایی و مرتفع کنند، چه میزان از مشکلات باقی خواهند ماند و چه تعداد از شهروندان به سازمان‌های حمایتی و امدادی مراجعه خواهند کرد.
البته بدیهی است که این امر، چیزی از تکلیف نظام و حاکمیت اسلامی کم نمی‌کند، لکن تمرکز و کیفیت خدمت‌رسانی دولت به طبقاتی از جامعه که در اطرافیان خود، فردی توانمند ندارند را افزایش داده و کارآمدی نظام اجتماعی را ارتقاء می‌دهد.
مشارکت‌های مردمی در جامعه امروز ما، حداقل چهار زمینه مختلف را پوشش می‌دهد. حوزه اول، حوزه مسکن که بخش قابل توجهی از سبد هزینه خانوار را شامل می‌شود و چه بسا اگر مشکل مسکن دهک‌های پایین اقتصادی حل شود، بسیاری از مشکلات این هم‏وطنان در سایر حوزه‌ها نیز به خودی خود مرتفع می‌شود. خیرین مسکن‌ساز، حقیقتاً بازوی موثر برای دولت و حاکمیت در راستای مبارزه با فقر و محرومیت هستند؛ خیرینی که در ابعاد خرد و کلان، زیرساخت زندگی مطلوب را برای مددجویان سازمان‌های حمایتی فراهم می‏کنند.
مهندسان، فروشندگان لوازم ومصالح ساختمانی و عموم خیرین، در سال‌های اخیر تلاش‌های فراوانی در این زمینه داشته‌اند که قابل تقدیر است. حوزه دوم، حوزه درمان است که سهم مهمی در ایجاد و استمرار فقر و محرومیت دارد. پزشکان خیر، فعالان حوزه سلامت و همچنین عموم مردم و خیریه‌های تخصصی این حوزه، سهمی مهم در این زمینه داشته‌اند که با توجه به اهمیت حوزه درمان و سلامت، همچنان این بخش نیازمند حضور و مشارکت عموم مردم است. حوزه آموزش و تحصیلات مددجویان و محرومان جامعه، سومین حوزه‌ای است که می‌تواند به فقر و محرومیت پایدار، ضربه‌های جدی وارد کرده و فقر بین نسلی را از میان بردارد. اگر خانواده‌هایی که به هر دلیل دارای مشکلات مالی هستند، فرزندان‏شان از تحصیل باز بمانند این مشکل به نسل بعد از آن خانواده نیز منتقل خواهد شد و در غیراین‏صورت توانمندسازی، در مهم‌ترین وجه خود اتفاق خواهد افتاد و فرزندان و اعضای تحصیل‏کرده نه‏تنها مشکلات خود، بلکه مشکلات خانواده خویش را به خوبی حل خواهند کرد.
بسیاری از مردم عزیزمان، با درک این ضرورت، مشارکت خود را در حوزه آموزش و تحصیلات متمرکز کرده‌اند. معلمان خیر، خیرین مدرسه ساز، انتشارات و موسسات علمی آموزشی که در حوزه مسئولیت اجتماعی فعال هستند، همه و همه گام خوب و ماندگاری در این زمینه برداشته‌اند و در نهایت معیشت، خوراک، پوشاک و سایر نیازهای مددجویان و محرومان، مورد توجه عموم خیرین است که در قالب کمک‌های نقدی، کالا و خدمات دراختیار هم‏وطنان عزیزمان قرار گرفته است. این وحدت و همبستگی مردم نوع‏دوست و خیر که به عنوان «مشارکت‌های مردمی» از آن یاد شد، در حوادث و رخدادهای طبیعی مانند سیل و زلزله و‏... به جبهه‌ای ملی و پویشی سراسری تبدیل می‌شود که تحسین همگان را بر‏می‌انگیزاند.
حال، بر ما مسئولان و مدیران، واجب است که این نعمت بزرگ الهی، یعنی حضور مردم و توانمندهای سرشار ایشان را قدر بشناسیم و با استناد به تجربیات موفق گذشته، دستان خود را در دستان پرمهر و توانایی مردم قرار دهیم و مشکلات و موانع پیش‌روی راه از میان برداریم.
* مدیر کل امور مشارکت‏های مردمی سازمان بهزیستی

*روزنامه ابتکار

  تعداد بازديدها: 972
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=83886
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.