تاريخ انتشار: 11 آذر 1398 ساعت 20:09:24
سبد معیشت و زباله گردی

گفتم: آقاجون پس از فضا سازی عاطفی در خصوص اقدام غیر اخلاقی یک جوان با کودک زباله گرد نوشتند بهزیستی شکایت می کند و دادستان استان البرز
هم مانند ناجا ، ستاد احیای امر به معروف و بسیاری دیگر ، در رابطه با موضوع اهانت کننده به کودک زباله‌گرد با تشکیل پرونده قضایی برخورد خواهد کرد.
گفت: روزنامه رسالت امروز ۱۱ آذر هم با اختصاص تصویر نیم صفحه اول به عکس جوان و کودک زباله گرد با تیتری آتشین نوشت "بیشعوری" که شاید اشاره مستقیم به ریشه انگیزه اقدام جوانان مذکور باشد.
گفتم: برخلاف ادعای رییس ستاد احیای امر به معروف استان البرز دادستان تاکید کرد فرد خاطی هنوز دستگیر نشده اما دادستانی به این ماجرا ورود کرده است.
گفت: پس از انتشار فیلم کوتاه اقدام دو جوان در برخورد با کودک زباله گرد شاهد موجی از هیجان مشترک اجتماعی در لزوم برخورد با اهانت کنندگان به کودک زباله گرد بودیم ، هیجانی که به رسم خاصیت ذاتی هیجانات احساسی و عاطفی با ورود موضوعات پر تعداد اتفاقات جدید با سرعتی بسیار به اتمام رسیده و برای همیشه فراموش خواهد شد.
گفتم: مانند خبر گور خوابی های افراد بی خانمان تهرانی که برای فرار از سرمای کشنده به خوابیدن شبانه در گورها پناه برده بودند و علی رغم فروکش کردن هیجانات خبری و اجتماعی آن روزها شاهدیم که هنوز گور خوابی حتی اگر نخواهیم بدانیم و ببینیم یکی از واقعیت های اجتماعی ما است.
گفت: روزنامه رسالت با افتخار تیتر "بیشعوری" را برای توصیف شوخی غیر انسانی دو جوان با کودک زباله گرد یا کودک کار انتخاب کرد همه با باری عاطفی از واقع مذکور متاثر شدند ، اما تنها واقعیت بزرگی که در میانه ی برخوردهای اشک آلود عاطفی گم شد زباله گردی برای امرار معاش است . شاید فریاد همه بر سر دو جوان برای این است که چرا وجود کودکان و مردم زباله گرد شهرها و محلات محل زندکی خودمان را ثبت و به مقامات استکبار ستیز و مستضعف پذیر کشورمان یادآوری کردند.
گفتم: دادستانی و ستاد امر به معروف موضوع زباله گردی کودک ایران را به لزوم برخورد با رفتار توهین آمیز تعبیر کردند ، روزنامه رسالت به بی فرهنگی یا بیشعوری اجتماعی اشاره کرد اما واقعیت اجتماعی چیزی جز وجود فقر عمیق و گسترده اقتصادی آحاد جامعه نیست . فقری که زمینه ساز گور خوابی یا جستجوی معاش برای حفظ حداقل نشانه حیات در زباله های شهری است.
گفت: ایکاش خانم فرماندار که به سادگی و با جسارت تام از فرمان شلیک به معترضین یا نوجوانان شرور می گوید ، لحظاتی نیز از کودکان زباله گرد شهر محل فرمانداریش گفته بود چنانکه برخی از اندیشمندان و اساتید دانشگاه های کشورمان فضای اقدامات چند روز آخر آبان را به اعتراضات یا شورش حاشیه نشینان تعبیر کردند اعتراضاتی که به دلیل دشواری شرایط زندگی به اغتشاش ، تخریب اموال عمومی و حتی انتقام طبقاتی منجر می گردد.
گفتم: یعنی هیجان و قلیان اجتماعی ناشی از مشاهده رفتار ناخوشایند دو جوان در برخورد با کودک زباله گرد می تواند فرصتی برای اندیشیدن دستگاه ها و مقامات مسئول و کارشناسان به ریشه های واقعی فوران خشونت اجتماعی یا بروز اعتراضات خشن و انتقامی طبقاتی  باشد؟
گفت: اعتراض مردمی و اقدامات تند آشوب طلبانه دو هفته گذشته همراه با هیجان اجتماعی ناشی از انتشار واقعیت وجودی کودک زباله گرد فروکش کرد اما واقعیت بزرگ ارسال  درخواست رسمی پنج میلیون سرپرست خانواده برای ملحق شدن به شصت میلیون ایرانی مستحق دریافت یارانه کسب حداقل معیشت در آغاز راه است ، یعنی شصت و پنج میلیون ایرانی به تاکید دولت و اعلام سرپرستان خانوار در شرایط استحقاق دریافت کمک تامین حداقل معیشت هستند.
گفتم: یعنی روزنامه رسالت با انتخاب کلمه بیشعوری برای برخورد بخوانیم تفریح دو جوان بیکار و وامانده اجتماعی باید تلسکوپ هابل در دست بدنبال دلایل و چرایی فریاد فقر و استیصال شصت و پنج میلیون نیازمند کمک معیشت می گشت؟
گفت: آقاجون عبور از منزلت اجتماعی و خانوادگی با ثبت رسمی درخواست دریافت کمک تامین حداقلی معیشت خانواده توسط سرپرستان خانوار کشورمان واقعا معادل تصویر کودک زباله گرد وامصیبتا و درد نیست؟
آقای دادستان و آقای رئیس ستاد امر به معروف اگر تلاش برای دریافت ماهانه ۴ دلار بعنوان کمک تامین حداقل معیشت خانواده زباله گردی عمومی و محترمانه سرپرست خانوار نیست پس چیست؟
آیا تیتر سازی و تلاش رسانه و مقامات در برجسته سازی شوخی غیر اخلاقی دو جوان با کودک زباله گرد شرافت گریزی در نادیده انگاری عاملان ملی زباله گردی نیست؟
ناپلئون معتقد بود خطرناک ترین انقلاب ها شورش گرسنگان است ، گفته از شورش گرسنگان بیش از ارتش ۲۰۰ هزار نفره مجهز دشمن وحشت دارم.

  تعداد بازديدها: 3694
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=84743
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.