* اینکه شرکت در انتخابات وظیفه ملی ، تکلیف شرعی یا حق اجتماعی است هنوز به درستی روشن نیست چرا که حضور بر اساس وظیفه یا ادای تکلیف تا احقاق حق حامل انتظارات ، تربیت اجتماعی - سیاسی و پیامدهای بسیار متفاوتی است.
* اینکه طی چهار دهه براساس کدام گزینه به پای صندوق رای خوانده شدیم شاید تاکید غیر مستقیم بر تعریف از صندوق رای هم باشد در انجام وظیفه و ادای تکلیف خواسته یا ناخواسته به تبعیت و همراهی تا حمایت می خوانیم ، چنانکه در حق رای و اصلاح امور و رویه ها جامعه به انتخاب و اعطای وکالت موقت ، پاسخگو و در چارچوب می اندیشد
* اصرار طولانی مدت بر مفاهیم انجام وظیفه ، ادای تکلیف یا احقاق حق به مرور به باور و تربیت فراخوان و خوانده شده منجر می شود. انقلاب اسلامی ۵۷ انتخاب بزرگ آحاد مردم ایران بود همه ایرانیان با اکثریت عجیب ۹۸٪ انتخاب خود را علاوه بر تجمعات بزرگ ، پای صندوق های رای هم اعلام کردند. انتخاب بزرگی که باید در مسیری پر انتخاب به آموزه تربیتی حق انتخاب منجر می شد.
* اما اینکه پس از چهار دهه برای ترغیب و تشویق مردم برای حضور در پای صندوق رای ناچار از یادآوری انجام وظیفه اجتماعی تا ادای تکلیف دینی یا دشمن ستیزی و .....  باشیم یعنی پذیرفتیم که جامعه هنوز باور به احقاق حق از طریق رای را جدی تلقی نکرده یا حضور در پای صندوق رای را راه تحقق خواسته ها و حقوق اجتماعی نمی دانند.
* این روزها بسیاری از سیاسیون ، مقامات و رهبران بر این نکته تاکید دارند که مجلس در جایگاه واقعی و راس امور قرار نداشته و حداقل کارائی و کارآمدی را دارد در عین حال بر وظیفه اجتماعی و تکلیف شرعی مردم برای حضور پای صندوق رای تاکید می کنند.
* تدین ، تعهد ، کاردانی ، تخصص ، شجاعت ، تجربه ، روحیه انقلابی ، دشمن شناسی ، سلامت اقتصادی ، ...... از جمله مواردی هستند که بعنوان معیارهای انتخاب نمایندگان مطرح می شوند یعنی ما رای دهندگان باید از بین حدود ۲۶ نفر داوطلب نشستن بر هر صندلی مجلس به بهترین گزینه رسیده و رای دهیم.
* البته اعتماد به گزینه های پیشنهادی جریانهای فکری و گروههای سیاسی یا شخصیتهای اجتماعی نیز راهکاری دائمی است تا انتخاب از میان جامعه ی شلوغ غیر قابل تمیز داوطلبان با اعتماد به فهرست های پیشنهادی بدون صرف کمترین زمان ممکن قابل دسترس باشد.
* بسیاری از شخصیتهای دینی و سیاسی حتی فرماندهان ارشد نظامی طی سالهای اخیر مکرر بر اشتباه مردم در انتخاب رئیس جمهور خاتمی از بین چند گزینه محدود یا انتخاب احمدی نژاد هم از میان چند گزینه محدود تکراری تاکید کردند ، چنانکه شورای نگهبان حداقل ۹۰ نماینده منتخب مردم در مجلس فعلی را بدلیل فساد مالی و عدم التزام عملی به اسلام فاقد صلاحیت انتخاب مجدد اعلام کردند. یعنی علی رغم همه مکانیزمهای قابل استفاده انتخاب گزینه برتر قابل اعتماد و ممکن نیست.
* شخصیتهایی با سوابق ارزشمند مبارزاتی قبل از انقلاب علی رغم سالهای طولانی هم نشینی و همراهی در بحث ، مبارزه و زندگی با اعلام افتخار به شاگردی ، مجاورت و حتی با التماس در جمعی بسیار محدود به انتخاب مرحوم آیت الله منتظری به جانشینی امام (ره) اقدام کردند .انتخابی که به فاصله بسیار کوتاه به تکفیر و حصر این مرجع ساده لوح منجر شد.
* جریانات فکری و سیاسی به اصطلاح با مبانی و منافع مشترک بدون معامله با منافع متقابل حتی تا یکی دو روز قبل از انتخابات حداقل در این دوره قادر به تنظیم فهرست مشترک نیستند. حال تمامی گروههای مرجع ترغیب کننده به شرکت آگاهانه در انتخابات باید توضیح دهند با کدام ادله عقلی و شرعی می توان و باید به چنین پیمانهای سیاسی منفعتی اعتماد کرد؟
* هنوز برداشت سیاسی از انتخابات را مبتنی بر حق مردم ندیدم که بسیاری ناچار از اتکا بر موج آفرینی احساسات ملی و مذهبی متکی بر وظیفه اجتماعی و تکلیف دینی هستند. بی توجه به این نکته که اگر مردم انتخابات را حق خود در انتخاب راهبر و راهکارهای فردای انتخابات بدانند قطعا بی هیچ تبلیغی فرا رسیدن ساعت حضور در پای صندوق رای را انتظار خواهند کشید.
* معتقدم انتخابات متکی بر حق انتخاب به جذب با انگیزه و موثر مردم منجر می گردد. لذا بی آنکه قصد ترغیب به شرکت در انتخابات را داشته باشم یا خدای ناکرده به دنبال دلسردی از حضور در پای صندوق رای مد نظرم باشد ، صرفا بر اهمیت حق انتخاب تاکید می کنم.
✍️باید به صندوق رای به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای احقاق حق مشروع و معقول کم هزینه توجه داشت باید حداقل به اندازه خرید یک جفت جوراب در انتخاب افرادی که قرار است ما را در تبیین راه فردای یکایک ما و فرزندانمان وکالت کنند جدیت داشته و هیچ کس را صالح به انتخاب بجای خود ندانیم می توانیم با حضور در انتخابات از یک تا سی نفر را انتخاب کرده یا انتخاب نکنیم.