تاريخ انتشار: 12 فروردين 1400 ساعت 00:46:04
از زندگی آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی چه می دانید؟

شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی، عارف نامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بود که از محضر بزرگانی مانند میرزا حبیب الله رشتی، جهانگیرخان قشقایی و... استفاده برد. وی در هفدهم شعبان سال ۱۳۶۱ قمری درگذشت.

شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی، عارف نامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بود که از محضربزرگانی مانند میرزا حبیب الله رشتی، جهانگیرخان قشقایی و... استفاده برد. وی در هفدهم شعبان سال ۱۳۶۱ قمری درگذشت.

جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی عارف نامی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اختصاص دارد.

شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی (۱۲۷۹-۱۳۶۱ق)، عالم و عارف امامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری، مشهور به داشتن کرامت و استجابت دعا.

اطلاعات فردی

نام کامل: شیخ حسن‌علی نخودکی اصفهانی

تاریخ تولد ۱۲۷۹ق

زادگاه اصفهان

محل زندگی اصفهان، شهرضا، نجف، مشهد،

تاریخ وفات ۱۷ شعبان ۱۳۶۱ق/ ۸ شهریور ۱۳۲۱ش

محل دفن مشهد

اطلاعات علمی

استادان جهانگیرخان قشقایی، میرزا حبیب الله رشتی، سید محمد فشارکی اصفهانی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، محمدحسن مامقانی

شاگردان محمدحسین خراسانی، محمود حلبی، محمد احمدآبادی، سید علی رضوی، و در عرفان

سید شهاب الدین مرعشی نجفی و غلامرضا عرفانیان یزدی در حدیث

وی از محضر جهانگیرخان قشقایی، آخوند ملا محمد کاشی و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی بهره برد و پس از آن، تهذیب نفس و ریاضت‌ های شرعی را با نظر شخصیت‌ هایی چون سید جعفر حسینی قزوینی و سید مرتضی کشمیری در پیش گرفت.

او در کنار فلسفه، فقه، اصول، تفسیر و ریاضی، بر علوم غریبه هم تسلط داشت. وی صوفی مسلک بود و اعتقاد داشت صورت کامل تصوف در اسلام به ظهور رسیده است.

زندگینامه شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی 

ولادت و نسب

شیخ حسن‌علی مقدادی در ۱۵ ذی‌القعده ۱۲۷۹قمری/۱۲۴۲شمسی در اصفهان به دنیا آمد. شهرت وی به نخودکی در اواخر عمر، به سبب اقامتش در نخودک، یکی از روستاهای اطراف مشهد بود.[۱]

پدر او، علی اکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان اصفهان و متصف به زهد و پارسایی بود.[۲] وی همچنین مرید محمدصادق تخت پولادی، از مشایخ سلسله چشتیه، و مشهور به استجابت دعا و کرامت بود.[۳]

تربیت عرفانی

پدر شیخ حسنعلی به منظور تربیت عرفانی، وی را نیز نزد مرشدش برد و از او خواست تا تربیت و مراقبت از وی را برعهده بگیرد. حسنعلی از هفت سالگی تا یازده سالگی زیر نظر محمدصادق تخت ‎پولادی به ریاضت شرعی مشغول شد.[۴]

در ۱۲۹۰ق محمد صادق تخت‎پولادی درگذشت و حسنعلی ۳ سال دیگر نیز به ریاضت پرداخت، چنان‎که شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماند و هر روز، روزه می‌ گرفت. پس از آن برای بهره بردن از محضر سید جعفر حسینی قزوینی، که گویا از مجذوبان سالک بود، به شهرضا رفت.[۵]

وفات

شیخ نخودکی در ۱۷ شعبان ۱۳۶۱ق (۸ شهریور، ۱۳۲۱ش)[۶] درگذشت. پیکر وی با حضور بسیاری از اهالی مشهد تشییع و در صحن عتیق حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.[۷]

وی در زمان حیات خود هنگامی که در یکی از حجره های صحن عتیق رضوی مشغول عبادت بود، کرامت و لطف ویژه امام رضا(ع) به زائران خود را شهود کرده و وصیت کرد در همان مکانی که امام را شهود کرده بود زیر پای زائران دفن شود.[۸] برخی برای وی کرامت دیگری نقل کرده‌ اند که وصیت کرده بود قبرش ده متر پایین‌تر از صحن باشد و سال‌ها بعد که در صحن گودبرداری انجام شد به قبر ایشان آسیبی نرسید و راز وصیت ایشان روشن شد. در منابع معتبر، منبعی برای این ادعا نقل نشده است.[۹]

در ابتدا سنگ قبر ایشان در کف صحن معلوم بود، پس از مدتی کتیبه‌ای در بالای مزارش نصب شد و اکنون علامتی قبر وی را مشخص نمی‌کند.

فعالیت‌های علمی

شیخ نخودکی تا سال ۱۳۱۱ق در کنار تهذیب نفس، به آموختن علوم دینی و ادبی، منطق، فلسفه، فقه، اصول و ریاضی، در حوزه علمیه اصفهان،[۱۰] حوزه علمیه مشهد و حوزه علمیه نجف پرداخت.[۱۱] او در نجف به دیدار عالم و زاهد مشهور، سید مرتضی کشمیری، رفت و مدت‎ها با او ارتباط داشت و در تهذیب نفس، از راهنمایی‌ های وی بهره برد.[۱۲]

شیخ نخودکی از ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ق در مشهد اقامت گزید و به ریاضت‌ های شرعی پرداخت و از درس استادانی همچون محمدعلی خراسانی (مشهور به حاجی فاضل)، سید علی حائری یزدی، حاج‌ آقا حسین قمی و عبدالرحمن مدرس استفاده کرد.[۱۳] وی در ۱۳۱۹ به شیراز سفر کرد و در آنجا به فراگرفتن طب و آموختن کتاب قانون نزد میرزا جعفر طبیب پرداخت.[۱۴]

نخودکی در رمضان همان سال به بوشهر و از آنجا، از طریق دریا، به مکه رفت.[۱۵] وی چند بار دیگر نیز به نجف و اصفهان سفر کرد[۱۶] و سرانجام در ۱۳۲۹ به مشهد رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.[۱۷]

اساتید

از اساتید مشهور شیخ نخودکی می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

جهانگیرخان قشقایی

ملا محمد کاشی

سید سینا

میرزا حبیب الله رشتی

سید محمد فشارکی اصفهانی

سید محمد کاظم طباطبائی یزدی

محمدحسن مامقانی

ملا اسماعیل قره‌باغی[۱۸]

تدریس

نخودکی در مشهد بیشتر اوقات خویش را به عبادت، ریاضت، اعتکاف و زیارت قبور عرفا، مانند ابوعلی فارمدی، شیخ محمد کارَندِهی (مشهور به پیر پالان‌دوز) و شیخ محمد مؤمن گذراند.

وی با وجود عبادت بسیار، گاه در فقه و اصول و ریاضیات، کتاب‌هایی چون شرح لمعه، معالم‌ الدین و خلاصة الحساب را تدریس می‌ کرد.[۱۹]

علوم غریبه

گفته شده است نخودکی به علوم غریبه نیز مسلط بود و در این رشته شاگردانی داشت.[۲۰]

پاره‌ای از اوقات او نیز صرف پاسخگویی به سؤالات طالبان سیر و سلوک و دادن دعا و دوا به گرفتاران و بیمارانی می‌ شد که از شهرهای دور و نزدیک به او مراجعه می‌ کردند.[۲۱]

شاگردان و مریدان

برخی از شاگردان و مریدان نخودکی عبارتند از: فرزندش علی مقدادی اصفهانی، عبدالنبی خراسانی، ذبیح‌الله امیر شهیدی، محمدحسین خراسانی، محمود حلبی، محمد احمدآبادی (مشهور به طبیب‌زاده)، سید علی رضوی، و ابوالحسن حافظیان.[۲۲]

سید شهاب الدین مرعشی نجفی و غلامرضا عرفانیان یزدی نیز از شاگردان وی در حدیث و از جمله کسانی بودند که از او اجازۀ نقل حدیث گرفتند.[۲۳]

آثار

آثار شیخ نخودکی را فرزند وی، مقدادی اصفهانی در کتابی به نام نشان از بی نشان‌ها، در دو مجلد، به چاپ رسانده، که مشتمل است بر تعلیقه‌ ای بر کتاب تذکرة المتقین اثر شیخ محمد بهاری همدانی، نامه‌ هایی به برخی از مریدان، تقریر برخی از مجالس وی و رساله‌ هایی با موضوع‌ های بیشتر عرفانی و اخلاقی همچون توحید، ولایت و محبت اهل بیت (ع)، عشق و محبت، زهد و پارسایی، حقوق مسلمانان بر یکدیگر، دعا و شرایط استجابت آن، و اخلاص.[۲۴]

شیخ نخودکی کتاب‌های ارشاد البیان و اسرارنامۀ عطار نیشابوری را تصحیح و در ۱۳۵۵ق و ۱۳۵۶ق در تهران به چاپ رساند. او همچنین کتاب ترجمه الصلاة، اثر ملا محسن فیض کاشانی، را به همراه تأویلاتی از خویش دربارۀ نماز، چاپ کرد.[۲۵]

او گاهی شعر نیز می‌سرود.[۲۶]

گرایش به صوفیه

از شیخ نخودکی کرامت‌ های بسیاری نقل شده است.[۲۷] برخی وی را قطب یا شیخ سلسله چشتیه معرفی کرده و لقب طریقتی وی را‌ بنده‌علی دانسته‌ اند، اما وی کسی را به این سلسله دعوت نکرد.[۲۸] او به درویشان خاکسار نیز علاقه‌مند بود و بیشتر شب‌ های جمعه به تکیۀ گنبد سبز، که محل اجتماع خاکساران بود، می‌ رفت و با آنان معاشرت می‌ کرد.[۲۹]

از آیت الله محمدتقی بهجت نقل شده است که ظاهراً شیخ حسنعلی از حاج آقا حسین بروجردی تقلید می کرده است و پسر حسنعلی نیز گفته است: پدرم مکرر وجوه شرعی به من می داد و من می بردم و به آقای بروجردی می دادم.[۳۰]

تعلیمات

اساس دستورهای سلوکی نخودکی به شاگردانش عبارت بود از:

اهتمام فراوان به رعایت شرع

حلال بودن غذا

به‎جا آوردن نمازهای واجب در اول وقت

سعی در تحصیل حضور قلب

وی همچنین به بیداری در سحرها، مراقبه در طول روز و محاسبه نفس در شب بسیار توصیه می‌ کرد.[۳۱]

بنا بر بعضی از نامه‌ های شیخ نخودکی به شاگردانش، او اعتقاد داشته است که در زمان وی، عارف کامل و استادی که توانایی دستگیری از سالکان را داشته باشد، وجود ندارد. وی ضمناً مکرر اظهار می‌داشته است که کامل نیست و نمی‌ تواند مرشد باشد و بنابراین، از سر ناچاری، برای کسانی که طالب بودند و اصرار داشتند، دستورهایی را از شخص‌‌ کاملی که موفق به درک او شده بود به طالبان می‌ داد و مداومت بر آن‌ها را تا رسیدن به محضر یکی از عارفان کامل توصیه می‌ کرد.[۳۲]

وی همچنین تصوف را طریق وصول الی‌ الله (راه رسیدن به خدا) می‌ دانست و از این‌رو اعتقاد داشت که تصوف مخصوص ‌‌اسلام نیست و در همۀ ادیان وجود دارد و طریقۀ همۀ انبیا و اولیا بوده، ولی صورت کامل آن در اسلام به ظهور رسیده است.

او همچنین ظاهر تصوف را شریعت اسلام و باطن و حقیقت آن را اتصال با ولایت، یعنی ایمان به ولایت امام علی(ع) و جانشینان وی می‌دانست.‌ بنابراین، از نظر وی قطب کسی است که رشتۀ اجازۀ وی به علی و فرزندان معصوم (ع) وی اتصال داشته باشد تا بتواند راهنمایی دیگران را بر عهده بگیرد و آنکه به ولایت متصل نیست، اگرچه ظاهر اعمالش با شرع نبوی مطابقت داشته باشد، از اسلام و تصوف بهره‌ای ندارد.[۳۳]

پانویس

۱. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۴ـ ۱۵، ص۸۰ـ۸۱، پانویس ۱؛ آشتیانی، در حکمت و معرفت، ص‌‌۱۳۶.

۲. امامی خویی، مرآةالشرق، ج‌۲، ص‌‌۹۶۵؛ مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۴؛ قس رازی، گنجینۀ دانشمندان، ج‌۷، ص‌‌۱۱۱؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸، که از پدر نخودکی با عنوان آخوند و ملا یاد کرده‌اند

۳. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۱۴؛ همایی، ص‌‌۱۲۱؛ مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، ص‌‌۱۸۲؛

۴. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۵ ـ ۱۶

۵. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، ۱۸؛ رازی، گنجینۀ دانشمندان، ج‌۷، ص‌‌۱۱۲؛ قس مهدوی،تذکرةالقبور، ص‌‌۱۸۴، که حسینی قزوینی را از مریدان محمدجواد سرجوئی بیدآبادی دانسته است؛ نیز قس بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ص‌‌۲۱۷، که او را از مریدان عارفی به نام رستم از نعمت اللهیه خوانده است.

۶. حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۴.

۷. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۳۴ ـ ۳۵؛ رازی، گنجینۀ دانشمندان، ج‌۷، ص‌‌۱۱۲؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸ ـ ۱۲۲۹؛ قس بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ص‌‌۲۱۷، که به اشتباه سال درگذشت وی را ۱۳۶۵ نوشته است.

۸. فرهنگ نیوز

۹. شیعه نیوز

۱۰. امامی خویی، مرآةالشرق، ج‌۲، ص‌‌۹۶۵؛ مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۱۶ـ ۱۷؛ رازی، گنجینۀ دانشمندان، ج‌۷، ص‌‌۱۱۲؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷

۱۱. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۱۷، ۲۰ ـ ۲۱؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸ ـ ۱۲۲۹؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷

۱۲. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۱۷

۱۳. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۱۷ـ ۱۸، ۲۱

۱۴. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۲۲

۱۵. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۲۳

۱۶. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۲۲

۱۷. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۲۳ ـ ۲۴

۱۸. سایت شخصیت نگار.

۱۹. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۲۴ ـ ۲۵؛ آشتیانی، در حکمت و معرفت، ص۱۳۶ ؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷

۲۰. ابطحی، پرواز روح، ص‌‌۲۴۳ ـ ۲۴۴

۲۱. عبدالرحمن مدرس، تاریخ علماء خراسان، ص‌‌۲۵۲ ـ ۲۵۳

۲۲. بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ص‌‌۲۲۰ ـ ۲۲۱؛ ابن بابویه، فضائل الاشهر الثلاثة، مقدمۀ عرفانیان، ص‌‌۱۴۹ـ۱۵۰؛ هاشمی خراسانی، مرآة الحجة، ص‌‌۳، ۱۱، ۳۳؛ ابوالحسن حافظیان، شرح و تفسیر لوح محفوظ، مقدمۀ حکیمی، ص‌‌۱۳؛ مدرس گیلانی، منتخب معجم الحکماء، حاشیه و ذیل صدوقی سها، ص‌‌۲۵ ـ ۲۶

۲۳. حسین‌بن سعید کوفی، کتاب الزهد، مقدمۀ عرفانیان، ص‌‌۴۲؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷

۲۴. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۱۱۷ـ۱۶۶، ۱۶۸ـ ۴۹۳، ۵۰۴ـ ۵۹۳

۲۵. آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف شیعه، ج‌۹، قسم ۳، ص‌‌۷۳۰، ج‌۱۱، ص‌‌۵۷؛ عبدالرحمن مدرس، تاریخ علماء خراسان، ص‌‌۲۵۲ ـ ۲۵۳؛ مهدوی، تذکرةالقبور، ص ۱۸۴؛ قس مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، ص‌‌۱۸۳، که گفته نخودکی منطق الطیر را با حذف منقبت‌های خلفای سه‌گانه به چاپ رساند؛ قس امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۹؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷، که به اشتباه ترجمۀ کتاب الصلاة را به نخودکی نسبت داده‌اند.

۲۶. برای نمونه‌های شعر وی هاشمی خراسانی، مرآة الحجة، ص‌‌۱۱؛ مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۲، ص‌‌۱۸۶

۲۷. برای نمونه، مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۴۹ به بعد

۲۸. مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، ص ۱۸۳؛ آشتیانی، در حکمت و معرفت، ص ۱۳۶؛ قس بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ۲۲۰ ـ ۲۲۱، که ‌بنا بر نقلی او را از فقرای ذهبیه دانسته است.

۲۹. مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، ص ۱۸۳؛ مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۲۵

۳۰. شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۲، ص۵۸۲.

۳۱. برای نمونه مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۱۴۱ـ۱۴۲، ۱۴۵، ۱۴۷ ـ ۱۴۸

۳۲. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۱۳۴، ۱۳۹ـ۱۴۰، ۱۴۲، ۱۴۴ـ۱۴۶، ۱۵۳

۳۳. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص۲۶۳، ۲۵۶ـ۲۶۶

منابع

جلال‌الدین آشتیانی، در حکمت و معرفت مجموعۀ مقاله‌ها و مصاحبه های حکمی معرفتی استاد سیدجلال الدین آشتیانی، چاپ حسن جمشیدی، تهران ۱۳۸۵ش؛

آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف شیعه،

شبیری زنجانی، سید موسی، جرعه‌ای از دریا، ج۲، قم: مؤسسه کتاب شناسی شیعه، ۱۳۹۴ش.

حسن ابطحی، پرواز روح، قم ۱۳۷۶ش

محمد بن علی ابن بابویه، فضائل الاشهر الثلاثة، چاپ غلامرضا عرفانیان، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲

لوح فشردۀ اهل بیت

محمدامین امامی خویی، مرآةالشرق: موسوعة تراجم اعلام الشیعة الامامیة فی القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، چاپ علی صدرائی خویی، قم ۱۴۲۷/۲۰۰۶

محمدهادی امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف ۱۴۱۳/۱۹۹۲

عبدالحجت بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، تهران ۱۳۲۷ش

ابوالحسن حافظیان، شرح و تفسیر لوح محفوظ، تهران ۱۳۸۶ش

محمدشریف رازی، گنجینۀ دانشمندان، قم ۱۳۵۴ش

عبدالرحمن مدرس، تاریخ علماء خراسان، چاپ محمدباقر ساعدی خراسانی، مشهد ۱۳۴۱ش

علی‌بن محمد علوی، المجدی فی انساب الطالبیین، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۴۰۹.

حسین بن سعید کوفی، کتاب الزهد، چاپ غلامرضا عرفانیان، قم ۱۳۹۹

مرتضی مدرس‌گیلانی، منتخب معجم‌الحکماء، چاپ منوچهر صدوقی‌سها، تهران ۱۳۸۴ش

نورالدین مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، تهران ۱۳۶۰ش

محمود مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، قم ۱۴۱۶

علی مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج نشان از بی نشان‌ها، ج۱ و۲، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش

مصلح الدین مهدوی، تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان ۱۳۴۸ش

حجت هاشمی خراسانی، کتاب مرآة الحجة شرح حال حجت هاشمی خراسانی، مشهد ۱۴۰۰

جلال الدین همایی، تاریخ اصفهان: مجلد ابنیه و عمارات فصل تکایا و مقابر، چاپ ماهدخت بانو همایی، تهران ۱۳۸۱ش.

حائری، علی، روزشمار شمسی، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۶ش.

  تعداد بازديدها: 1816
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=89121
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.