تاريخ انتشار: 06 تير 1401 ساعت 23:11:20
رحیم نوبهار: قید «اسلامی» نمی تواند جمهوریت را از بین ببرد/ فرشاد مؤمنی: تورم ظالمانه ترین مالیاتی است که یک حکومت از فقرا به نفع اغنیا دریافت می کند

نشست «بهشتی شهید و مسائل امروز ما» عصر امروز(دوشنبه 6 تیر ماه) با مشارکت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا(س) و جمعیت پایش شفاف سازی و ریشه کنی فقر و فساد و سخنرانی رحیم نوبهار و فرشاد مؤمنی برگزار شد.

نشست «بهشتی شهید و مسائل امروز ما» عصر امروز(دوشنبه 6 تیر ماه) با مشارکت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا(س) و جمعیت پایش شفاف سازی و ریشه کنی فقر و فساد برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین رحیم نوبهار در این نشست گفت: جمهوریت به اعتباری مقوله ای است که ملت ما بیش از یک ملت اگر دنبال نامش هم نبوده به دنبال عناصر مقومش بوده و امروز هم به گمانم همه دردمندان باید راجع به مقوله جمهوریت توجه ها برانگیخته شود.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: یکی از سنت های فکری که مثابه یک فلسفه اجتماعی و سیاسی در زمانه ما است، همین سنت جمهوری خواهی است. مسأله جمهوری خواهی به عنوان یک سنت فکری علاوه بر اینکه فقط یک نظریه دولت باشد، یک فلسفه اجتماعی – سیاسی است که به مقولاتی مثل اخلاق، فضلیت، جامعه ایده آل و البته دولت ایده آل هم نظردارد.

وی تصریح کرد: اولین مسأله، «فضیلت های مدنی» است. شاید نقدی که به لیبرالیزم  وارد است اینکه فضیلت های مدنی مسأله آنها نیست. اینکه آن نظام ارزش ها و فضیلت ها چیست، بدون شک مقولاتی مثل «مسئولیت» و «مشارکت» ذیل آن قرار می گیرند. به طور خاص بر «مشارکت سیاسی» در اندیشه جمهوری خواهی تأکید می شود.

نوبهار یادآور شد: مسأله «حساسیت نسبت به خطرات ناشی از فساد: در اندیشه جمهوری خواهی مطرح است؛ در حالی که شاید کسانی که به لیبرالیزم و سرمایه داری نزدیک می شوند این دغدغه را ندارند. مسأله «حاکمیت قانون» نیز بدون شک در سنت جمهوری خواهی یک اندیشه محوری است. اما بدون شک این توجه هست که وقتی تعبیر «جمهوری خواه» گفته می شود،  سخن از یک حزب در آمریکا نیست، بلکه یک سنت فکری مدنظر است.

وی ادامه داد: البته قانون به مثابه صدای مردم است. این طور نیست که جمهوری خواهی دچار یک وضعیتی شود که بر مبنای آن گاهی ابزار قانون را به کار می گیریم  تا صدای مردم را خفه کنیم؛ این مفهوم در حاکمیت قانون جایگاهی ندارد. شاید با توجه به این مجموعه تأکیدها به طور کلی در جمهوری خواهی یک نوع محافظه کاری به خانواده و دین هم مطرح می شود که آن را در لیبرالیزم کمرنگ تر می بینیم.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: اگر در سنت لیبرالیزم آزادی یک مفهوم محوری است، به نظر من در جمهوری خواهی این دغدغه هست که مسأله آزادی سیاسی به مثابه رهایی از سلطه روز به روز مورد توجه بیشتری است. وقتی این اندیشه به مثابه یک اندیشه سیاسی در نظریه دولت می آید طبعا جمهوری خواهان باز بر شاخص هایی تأکید می کنند که ارثی نبودن مسأله ریاست و اداره جامعه از جمله آن است. بالأخره بشریت وقتی به رشدی رسید که امر خصوصی را از عمومی جدا کند، به این نتیجه رسید که شمشیر می تواند به ارث برسد اما قدرت شخصی نیست که به ارث برسد.

وی گفت: شاید همه تجربه های مدیریتی این را نشان بدهد که احتمالا تغییر مدیریت آسیب هایی در پی دارد، ولی وجود یک فرد به طور طولانی در قدرت یک امر فساد آوری است و این چیزی است که در اندیشه جمهوری خواهی بر آن تأکید می شود. به صورت سنتی این مفهوم مطرح بود که مسأله «خیر عمومی» در سنت جمهوری خواهی خیلی مقوله مهمی است و امروز هم اینچنین است. این در واقع به یک معنا یعنی شناسایی عموم و اجتناب و پرهیز از نگاه ذره ای و ذره نگر لیبرالیزم به فرد.

نوبهار تأکید کرد: وقتی که ما در قانون اساسی یا نوع نظام مقوله ای به نام «جمهوری» را به عنوان جنس حکومت انتخاب کرده ایم الزاماتش چیست؟! چرا که ما نمی توانیم عناوین را تحریف کنیم. مثلا تورم، عرضه و تقاضا یک مفاهیم اصطلاحی است و نمی شود یک اقتصاددان این واژه ها را به کار ببرد و بگوید منظور من چیز دیگری است. ذهنیت همه مردم همین بود. در واقع این جمهوری یک فصل داشته که این فصل اسلامی بوده است.

وی افزود: به هر حال اگر از باب تنذیر و تشبیه بگوییم آن جمهوری «جنس» و این عنوان اسلامی «فصل ممیّز» است. در رابطه بین جنس و فصل از لحاظ فلسفی و منطقی بسیار سخن گفته شده، ولی آنچه هست اینکه جنس و فصل نمی توانند ترکیب شوند و یک ماهیت ایجاد کنند؛ بدون اینکه تناسبی با هم داشته باشند. مثلا نمی شود در تعریف آب بگوییم، «ماده سیال جامدی است»!. با توجه به عناصری که از مفهوم جمهوریت می شناسیم، قید اسلامی که به این جمهوری اضافه می کنیم نمی تواند به گونه ای باشد که آن جمهوریت را از بین ببرد.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی یادآور شد: البته بعضی ها از روز اول گفته اند این نمی شود و حتی گاهی تعبیرهای تندی شده که همه عقلای جهان را هم جمع کنید نمی توانند این ترکیب را انجام بدهند. اما شهید بهشتی و رهبران انقلاب ما ثابت کردند که می شود. درست است که مشکلاتی در قانون اساسی ما هست ولی وقتی اصل پنج و شش را داریم، باید این واقعیت را در نظر بگیریم که در قضاوت اخلاقی بسیار خوب است که خودمان را به آن ساختار نزدیک کنیم. امام در یکی از سخنرانی ها فرمودند خدای تبارک و تعالی هم کارگر است.

وی یادآور شد: در فضای اول انقلاب ما از یک سری چپ های افراطی تا راست های افراطی در این کشور داشتیم. کسانی داشتیم که معتقد بودند باید عین مرّ فقاهت عمل کنیم تا کسانی که خیلی آزاد بودند و دوران شریعت را پایان یافته تلقی می کردند. مرحوم آیت الله بهشتی در چنین فضای ستیز و جنگ میان ایدئولوژی ها سعی می کردند راه میانه ای بروند و بین مفاهیم جمع و مصالحه ایجاد کنند.

نوبهار تأکید کرد: اگر مشروح مذاکرات قانون اساسی را نگاه کنید، ایشان مسأله اجتهاد مستمر را در اصل دوم آورده اند. من به عنوان معلم حقوق با کمال تأسف باید بگوییم در قانونگذاری پس از انقلاب چیزی به نام «اجتهاد مستمر» نداشته ایم. ای کسانی که صدای من را می شنوید، اینها درد است. ملت ایران 200 سال منتظر نمی نشیند که شما اصلاحات را انجام بدهید. بالأخره آیت الله بهشتی که در حوزه های علمیه علمدار فقاهت شورایی بوده طبیعی است که چنین دیدگاهی داشته باشند.

وی با تأکید بر اینکه اجتهاد به رهبر اختصاص ندارد، اظهار داشت: الآن یک رویه ای در شورای محترم نگهبان در حال اجرا است که گفته اند «فتاوای رهبر». من فکر می کنم این اشکال قانون اساسی دارد. چرا اینقدر به سمت فرد و ایجاد محدودیت ها می رویم؟ اگر بنا باشد که مبنای فقهی اداره کشور فتوای رهبری باشد، چه دلیلی دارد که شش فقیه جامع الشرایط به شورای نگهبان بروند. امام می فرمودند اگر دو سوم مجلس تشخیص بدهند که این به مصلحت است چیز دیگری نمی خواهد؛ امام روشن بینی خاصی  داشت.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: ما نمی خواهیم به راه طالبان و داعش برویم و می خواهیم از تجارب بشر و علوم استفاده کنیم. دیدگاه آیت الله بهشتی بر چنین درکی از کتاب، سنت و اجتهاد و پویایی بود. به همین خاطر ایشان بر مفهوم «امامت» تأکید می کردند بلکه بقیه با چشمان باز و بصیرت باید دنبال آن باشند. آیت الله بهشتی بر مفهوم امت تأکید می کرد ولی مسأله ملت را درک کرده بود؛ یعنی اگر مسأله امت را داریم، مسأله «همبستگی» را هم داریم.

وی با تأکید بر اینکه من به عنوان یک طلبه از محاق رفتن عناصر مهم جمهوریت احساس خطر بزرگی می کنم، تصریح کرد: ما باید احساس خطر کنیم مجلسی که از دهها فیلتر گذشته اختیارات خودش را به یک شورا واگذار کند. چرا می خواهید نفسی که از دولت – ملت باقی مانده را بگیرید؟ اینقدر فضاها را نبندید. اینکه در جریان هر انتخاباتی این همه دعوا داشته باشیم و صدها فرد شناخته شده و ناشناخته در مورد صلاحیتشان حرف داشته باشند با جمهوریت سازگار نیست. بدون شک آیت الله بهشتی با این رویه مخالف بودند. مردم و جمهوریت را باور کنیم و به لوازم جمهوریت پایبند باشید؛ جمهوریت عهد شما با مردم و نخبگان است.

به گزارش خبرنگار جماران، فرشاد مؤمنی نیز در این نشست گفت: با توجه به عنوان بحث امروز یعنی شهید بهشتی و مسائل امروز ما، من فکر کردم که در یک زمان محدود به کدام مسأله تمرکز کنیم که در واقع استطاعت این را داشته باشد که با بیشترین فراوانی بحران های کنونی کشورمان را پوشش بدهد؟ پاسخی که برای این سؤال پیدا کردم این است که اگر از دریچه اندیشه شهید بهشتی بخواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم، پاسخ شهید بهشتی مسأله «عدالت» است.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: می فرمایند اگر حامل حق و عدل نباشید محال است که از جنبه های فردی و اجتماعی عزت پیدا کنید. اگر همه حامل حق و عدل شدیم راه نجاتی قابل تصور است. بنابر این اگر بخواهیم صادقانه و عادلانه در جست و جوی راه حلی برای وضع موجود باشیم باید عدالت خواهی به مثابه یک مطالبه ملی نجات بخش در دستور کار قرار بگیرد. بنابر این آنچه باعث تعجب است اینکه ما با رفتارهایی از ناحیه حکومت روبرو باشیم که چنین امر خطیری را فراموش کرده باشد و فراتر از آن جهت گیری های سیاسی و کلیدی در جهت گسترش و تعمیق نابرابری های ناموجه باشد.

وی تصریح کرد: بحث آقای بهشتی این است که در ساحت امر عمومی از  دیدگاه اسلامی یک سلسله دگم هایی وجود دارد که حکومت اسلامی اعتبار، صحت و مشروعیتش را از آنها می گیرد. از دیدگاه شهید بهشتی عدالت با همه شعباتش در صدر آن دگم ها قرار دارد. متأسفانه ما چون از این اصول دور شده ایم به بحران خورده ایم و این چیزی است که حکومت گران ما باید بفهمند. تشخیص اینکه فوری ترین مسأله برای نجات این است که یک بازنگری کلی در همه محورهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بر محور عدالت باید صورت بگیرد.

مؤمنی تأکید کرد: تشخیص شهید بهشتی این است که برای اینکه عدالت برقرار شود حیاتی ترین و فراگیرترین قاعده ای که اسلام گذاشته ممنوعیت شخص محوری و مشروعیت جامعه محوری است. ایشان از این دریچه حرف هایی دارند که نظیرش را در آثار هیچ یک از روشنفکران قرن بیستم ندیده ام. می  گویند این قاعده دین خاتم است که حتی پیامبر اسلام(ص) هم به عنوان شخص مطرح نباشد. ببینید اندیشه هایی که امروز به نام دین جریان دارد چه نسبتی با قرآن و اندیشه های شهید بهشتی دارد؟! قرآن می فرماید کتاب و حکمتی که به شما می دهم برای این نیست که شما خودتان برای خلق بت شوید و هیچ پیامبری نباید بت شود.

وی ادامه داد: شهید بهشتی می فرماید این نظم اجتماعی غیر قائم به شخص برای اینکه پایدار و بالنده بماند باید به سمت علم و قانون و برنامه برود. چون اینها هستند که امور را پیش بینی پذیر می کنند و در آن صورت است که می توان تمدن ساخت و اگر مناسبات غیر پیش بینی پذیر باشد انباشت نیروی انسانی دچار مشکل می شود. دانشمندان بزرگ توسعه هم می گویند به محض اینکه شما به عدالت غیر حساس می شوید، جهان یا محدوده ای که دچار این غفلت شده دچار بحران کمیابی می شوند؛ چون خلاقیت و تولید تنبیه می شود و تملق و چاپلوسی و سفلگی سکه رایج می شود.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: اگر ما قادر نبودیم همکاری کنیم محکوم به اضمحلال هستیم. این مسأله فقط در حیطه اقتصاد نیست که به خاطر نابرابری ها 90 درصد بنگاه های اقتصادی (متعلق به) یک نفر است. پس، از دریچه عدالت من فکر می کنم می توانیم یک بازنگری بنیادی در این زمینه داشته باشیم. چیزی که خیلی خارق العاده است اینکه شهید بهشتی می فرمایند از جنبه فردی ما با اصل زیربنا بودن امر اخلاقی مواجه هستیم. می فرمایند اگر خواستید کسی را محک بزنید ببیند اهل رواداری است یا اهل دروغ و تهمت به دیگران.

وی ادامه داد: از جنبه اجتماعی می فرمایند که عدالت اجتماعی را اگر دیدید حکومتی ادعا کرد، 10 متغیر کنترلی وجود دارد که آن ادعاها را با آنها محک بزنید. مثلا اصل مشارکت؛ شهید بهشتی وقتی آیات 25 به بعد سوره حدید را تفسیر می فرمایند می گویند حتی پیامبران هم در غیاب مشارکت فعال و انتخابگرانه مردم در سرنوشت اقتصادی و سیاسی نمی توانند عدالت برپا کنند. یکی دیگر از متغیرهایی که معرفی کرده اند «شفافیت» است. ما به خوبی می فهمیم که اساس مناسبات رانتی عدم شفافیت است. چون پشت به شفافیت کرده ایم مافیاها رشد کرده اند. چرا اول انقلاب مافیاها رشد نکرده اند؟ یک بحث دیگر هزینه غفلت از عدالت است. مثلا یکی از مؤلفه های اصلی بحران جهانی آب هستیم و تظاهر می کنیم می خواهیم این بحران را حل کنیم، گزارش جهانی می گوید هیچ عنصری به اندازه نابرابری های ناموجه در بحران آب تأثیر ندارد.

مؤمنی یادآور شد: آقای بهشتی از دریچه اندیشگی مسائلی را مطرح کرده که به نظر خیلی بدیع می رسد. می فرمایند اگر از عدالت فاصله بگیرید با تعطیلی عقل و جمود و تعصب به نام دین سر و کار پیدا خواهید کرد و با هرج و مرج در زمینه ارزش های اخلاقی روبرو می شوید. آقای بهشتی می فرمایند اگر شما از عدالت فاصله بگیرید استفاده ابزاری از دین رایج می شود؛ یعنی دین محملی برای کاسبی های شخصی می شود. بنابر این به نظر من اگر اصل اینکه ریشه همه گرفتاری ها و بن بست هایی که با آن مواجه هستیم به حاشیه راندن عدالت است، با اطمینان عرض می کنم که یکی از کارهای خیلی خارق  العاده  ورود از دریچه اندیشه های شهید بهشتی است که می تواند بسیار نجات بخش باشد.

وی افزود: طنز تلخی در 10 سال اخیر وجود دارد و آن اینکه کسانی می خواهند با تورم، عدالت ایجاد کنند. تورم ظالمانه ترین مالیاتی است که یک حکومت از فقرا به نفع اغنیاء دریافت می کند. ولی در بودجه 1401 این همه فریاد زدیم که کشور را به بحران می برید و می گفتند ما دنبال عدالت هستیم و همان موقع شواهدی که از بیخ و بن این ادعا را باطل می دانست مطرح کردیم ولی علی الظاهر دوستان گوش هایی دارند که با آن نمی توانند بشنوند. اگر به اندیشه های شهید بهشتی در ساحت و نظر برگردید هم برای آبروی خودتان خوب است، هم سطح زندگی مردم بهبود پیدا می کند و هم کشورمان به جایگاهی که در دنیا دارد می رسد.

  تعداد بازديدها: 1159
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=93451
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.