تاريخ انتشار: 11 بهمن 1401 ساعت 23:24:05
تولد و امامت حضرت امام علي النقي عليه السلام

تولد ، كنيه و القاب

حضرت‏ على‏ بن‏ محمد عليهما السّلام‏ ملقب‏ به‏ «هادى‏»، دهمين‏ امام‏ شيعيان‏ است‏ كه‏ تولد آن‏ حضرت‏ بنا به‏ روايت‏ كلينى‏، شيخ‏ مفيد و شيخ‏ طوسى‏ و نيز ابن‏ اثير، در نيمه‏ ذى‏ حجه‏ سال‏ 212 هجرى‏ «1» بوده‏ است‏. در برخى‏ از منابع‏، 27 ذى‏ حجه‏، «2» و در منابعى‏ ديگر در ماه رجب (سال 214)- دوازدهم يا پنجم‏ «3» يا سيزدهم‏ «4»- ياد شده است. «5» مادر آن حضرت را سمانه‏ «6» يا سوسن‏ «7» ناميده‏اند.

رحلت آن حضرت در سال 254 بوده، هر چند در ماه و روز آن اختلاف فراوان وجود دارد. برخى از منابع آن را سوم رجب دانسته‏اند، «8» در حالى كه منابع ديگر، رحلت را در 25 يا 26 جمادى الثانى ياد كرده‏اند. «9» 

______________________________ 

(1). الكافى، ج 1، ص 497؛ الارشاد، ص 327؛ التهذيب، ج 6، ص 92؛ كامل ابن اثير، ج 7، ص 189 

(2). مسار الشيعة، ص 23 

(3). مصباح المتهجد، ص 741 

(4). كشف الغمه، ج 2، ص 374 

(5). اثبات الوصيه، ص 221؛ كشف الغمه، ج 2، ص 374 

(6). الكافى، ج 1، ص 497؛ الارشاد، ص 307؛ اثبات الوصيه، ص 220 

(7). فرق الشيعة، ص 102 

(8). مسار الشيعة، ص 34؛ مصباح المتهجد، ص 753؛ فرق الشيعة، ص 10 

(9). كشف الغمه، ج 2، ص 384؛ الكافى، ج 1، ص 497؛ مروج الذهب، ج 1، ص 84 

 -------------------------------------------------------------

آن حضرت و فرزند گراميش امام حسن عليهما السّلام به عسكريين شهرت يافتند؛ «1» زيرا خلفاى بنى عباس آنها را از سال 233 به سامرّاء (عسكر) برده و تا آخر عمر پربركتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند.

امام هادى عليه السّلام به لقبهاى ديگرى مانند: نقى، عالم، فقيه، امين و طيّب شهرت داشت و كنيه مباركش ابوالحسن است. از آنجا كه كنيه امام موسى كاظم و امام رضا عليهما السّلام، نيز ابوالحسن بود، لذا براى اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام كاظم عليه السّلام، ابوالحسن ثانى به امام رضا عليه السّلام و ابوالحسن ثالث به حضرت هادى عليه السّلام اختصاص يافته است. 

نقش انگشتر امام هادى عليه السّلام بنا به روايت ابن صبّاغ مالكى، «اللّه ربّى و هو عصمتى من خلقه» بوده است. «2»

آن حضرت چنانكه مفيد و ديگران روايت كرده‏اند، در ماه رجب سال 254 پس از بيست سال و نه ماه اقامت در سامرا رحلت كرد. «3» در آن زمان معتز، سيزدهمين خليفه عباسى، بر اريكه قدرت بود. به نقل ابن شهر آشوب، آن حضرت به مرگ طبيعى از دنيا نرفته و در اين باره روايتى از ابن بابويه- داير بر اين كه معتمد عباسى او را مسموم كرده- آورده است. «4» روشن است كه معتمد در سال 255؛ يعنى حدود يك سال پس از رحلت آن حضرت، به خلافت رسيد و آن خبر نمى‏تواند با معتمد ارتباطى داشته باشد. به هر حال، اصل شهادت و مسموميت آن امام همام، در تاريخ ثبت شده است، گرچه بسيارى از مورخان يا اشاره‏اى به آن نكرده و يا آن را قولى در مقابل اقوال ديگر تلقى كرده‏اند. چنانكه مسعودى و سبط بن جوزى از مسموميت و شهادت آن حضرت به عنوان يك روايت ياد نموده‏اند. «5» طبيعى است با توجه به عناد و دشمنى كه از طرف زورمداران آن عصر، نسبت به خاندان علوى، به ويژه‏ 

______________________________ 

(1). يافعى در «مرآة الجنان» ج 1، ص 160، با اشاره به مطلب فوق دليل شهرت «سامرّاء» به عسكر را آن دانسته كه معتصم خودش با لشكرش بدانجا انتقال يافت؛ نك: تذكرة الخواص، ص 359؛ معانى الأخبار، ص 65 

(2). الفصول المهمّه، ص 277 

(3). تاريخ بغداد، ج 12، ص 56 

(4). المناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 442؛ مسند الامام الهادى عليه السّلام، ص 56 

(5). مروج الذهب، ج 4، ص 86؛ تذكرة الخواص، ص 362؛ و نك: الفصول المهمّه، ص 283 

----------------------------------------------------------------

بزرگان آنها و امامان شيعه، اعمال مى‏شد و با در نظر داشتن اين كه امام هادى عليه السّلام پس از دوران طولانى اقامت اجبارى در سامرّاء، هنگام وفاتش حدود چهل و چهار سال از زندگى خود را پشت سر گذاشته بود و ناراحتى جسمى خاصى نيز براى آن حضرت در تاريخ گزارش نشده است، احتمال صحّت روايت مسموميت و شهادت ايشان قوى به نظر مى‏رسد.

امامت امام هادى عليه السّلام‏

پس از شهادت امام جواد عليه السّلام در سال 220، فرزندش امام هادى عليه السّلام كه هنوز بيش از شش سال نداشت، به امامت رسيد. از آنجا كه شيعيان به استثناى معدودى مشكل بلوغ امام درباره امام جواد عليه السّلام را پشت سر گذاشته بودند، در زمينه امامت امام هادى عليه السّلام ترديد خاصى براى بزرگان آنها به وجود نيامد. به نوشته شيخ مفيد و همچنين نوبختى، همه پيروان امام جواد عليه السّلام به استثناى افراد معدودى، به امامت امام هادى عليه السّلام گردن نهادند. آن عده معدود كه از قبول امامت حضرت هادى عليه السّلام سرباززدند، تنها براى مدّت كوتاهى به امامت موسى بن محمد (م 296) معروف به «موسى مبرقع» مدفون در قم‏ «1» معتقد گرديدند؛ ليكن پس از مدّتى از امامت وى روى برتافتند و امامت امام هادى عليه السّلام را پذيرفتند. «2» سعد بن عبد اللّه بازگشت اين افراد به امام هادى عليه السّلام را، از آن روى مى‏داند كه خود موسى مبرقع از آنان بيزارى جست و از خود راند. «3»

از نظر طبرسى و ابن شهر آشوب، همين اجماع شيعيان به امامت امام هادى عليه السّلام دليل محكم و غير قابل ترديدى است بر صحّت امامت آن حضرت. «4» با اين حال، مرحوم كلينى و ديگران نصوص مربوط به امامت حضرتش را برشمرده‏اند و از پاره‏اى روايات چنين بر مى‏آيد كه امام جواد عليه السّلام هنگامى كه از طرف معتصم عباسى به‏

______________________________

(1). نك: رساله ميرزا حسين نورى درباره موسى مبرقع تحت عنوان «البدر المشعشع في احوال ذرّية موسى المبرقع» كه در آن از موسى مبرقع به شدّت دفاع كرده است.

(2). فرق الشيعة، ص 91؛ الفصول المختاره، ص 257

(3). المقالات و الفرق، ص 99

(4). اعلام الورى، ص 333؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 443؛ مسند الامام الهادى عليه السّلام، ص 20

--------------------------------------------------------------

بغداد فرا خوانده شد- به دليل آن كه اين احضار را تهديدى براى خود تلقى نموده و احساس خطر كرده بود- امام هادى عليه السّلام را به جانشينى خود برگزيد. «1» حتى نصّ مكتوبى درباره امامت ايشان به جاى گذاشت تا پس از وى هيچ‏گونه ترديدى در اين خصوص باقى نماند. «2»

______________________________ (1). الكافى، ج 1، ص 323؛ بحار الأنوار، ج 50، ص 118

(2). الكافى، ج 1، ص 325؛ نك: مسند الامام الهادى عليه السّلام، صص 20- 18

----------------------------------------------------------

*حيات فكرى و سياسى ائمه (ع)،رسول جعفريان، صفحه 499 تا 502     

  تعداد بازديدها: 1077
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=95307
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.